نوشته شده توسط : farshad

چگونه یک مترجم مبتدی، حرفه ای میشود؟ همه‌ی‌ما می‌دانیم ترجمه، دارای فنون و قواعد ثابتی است. بنابراین، هرکه آشنایی متوسطی با زبان انگلیسی داشته‌باشد، الزاماً نمی‌تواند مترجم خوبی باشد.  یک مترجم حرفه‌ای به قواعد و اصول ترجمهٔ تخصصی مسلط است. یک مترجم خوب باید به دستور زبان‌های مبدأ و مقصد مسلط باشد. و همچنین، اصطلاحات زبان مبدأ، مبانی علمی موضوع متن و اصول حرفه‌ای ترجمه آگاهی نسبی داشته‌باشد.
مترجم مبتدی -1
مترجم حرفه‌ای، فردیست که یا تحصیلات آکادمیک مترجمی زبان انگلیسی داشته، یا در رشتهٔ تحصیلی خود، به درجه‌ای از دانش تخصصی رسیده است که قادر به ترجمهٔ تخصصی متون علمی رشتهٔ تحصیلی خود هست. دستهٔ اول مترجمان آکادمیک، و دسته دوم، مترجمان تجربی را تشکیل میدهند.
در هر دو صورت، چنانچه تمایل به کار ترجمه دارید، بدانید که در ابتدای راه هستید و آموزش‌ها و نکات بسیاری هست که باید آنها را فرا بگیرید.  در ادامهٔ این مطلب، به 15 مورد از مهمترین نکاتی که شما به عنوان یک مترجم مبتدی، نیاز دارید، اشاره شده است.
1- آغاز کار مترجم مبتدی
بدیهی‌ست که مترجم حرفه‌ای، روزی مترجم مبتدی بوده و با کسب دانش و تجربهٔ بیشتر، به مهارت‌های پیشرفتهٔ ترجمه، دست یافته‌است. چنانچه مترجم، تحصیلات دانشگاهی مرتبط با موضوع متن نداشته‌باشد، نسبت به اصطلاحات آن رشته ناآشنا خواهدبود؛ در نتیجه ترجمهٔ دقیق و درستی حاصل نخواهدشد. لذا توصیه می‌شود شما به عنوان یک مترجم مبتدی، ترجمه را از متون عمومی آغاز کنید و پس از کسب مهارت‌های لازم، اقدام به ترجمهٔ تخصصی نمایید.
2- مفهوم را به ترجمه ترجیح دهید
ممکن است قسمتی از متن انگلیسی، متشکل از جملات به هم پیوسته باشد اما در عین حال مفهوم ساده‌ای را بیان کند. شما می‌توانید به جای آنکه جملات را عیناً به فارسی ترجمه کنبد، مفهوم آن را بیان کنبد. در این صورت لازم است مفهوم متن انگلیسی را به صورت کاملاً درست و دقیق درک کنید. سپس آن را با جمله یا جملاتی ساده‌تر به زبان فارسی بیان کنید.
لازم به ذکر است رعایت اصل امانت در نقل قول مطالب، از مسئولیت‌های حرفه‌ای مترجمان است. به عبارت دیگر دقت کنید در خلال انتقال مفاهیم، تحریف اتفاق نیفتد. مسئولیت مترجم، انتقال مفهوم و منظور دقیق و درست متن انگلیسی است؛ بنابراین شما اجازه داربد  مفاهیم و مقاصد متن مبدأ را با جملات ساده‌ای از زبان فارسی به خواننده منقل کنید .
مترجم مبتدی-2
3- مراقب نکات پنهان متن باشید
آنچه در ترجمه و ساده نویسی متن مهم است، توجه به نکات پنهان متن انگلیسی است. دقت داشته‌باشید قسمت‌هایی که از نظر نویسنده، مهم‌تر بیان شده‌اند، در متن ترجمهٔ شما نیز مهم شمرده شوند. به عبارت دیگر موضوعی که از نظر نویسندهٔ متن مبدأ، مهم شمرده شده است، مورد توجه شما (مترجم) نیز باشد.



:: بازدید از این مطلب : 3
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 27 بهمن 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : farshad


فکر کنم تعداد کسانی که از گوش دادن به صحبت های استادشان لذت ببرند، به تعداد انگشتان دست باشد. چرا می خواهید حرف های آن ها را بفهمید؟ چون می خواهید نمره های خوب بگیرید. چرا؟ چون فارغ التحصیل شوید. چرا؟ چون یک شغل خوب پیدا کنید، تا در کارتان موفق باشید، تا به رضایت فردی برسید و موفقیت های مالی به دست آورید.

و این انگیزه اصلی، یعنی رضایت شخصی و موفقیت مالی، می تواند انگیزه فوق العاده ای باشد، و این انگیزه خیلی برتر و والاتر از فهمیدن هر کلمه ای است که استاد می گوید.

به دلایل خودتان برای یادگیری زبان آلمانی فکر کنید و هروقت حس کردید انگیزه تان دارد کم می شود، به مهم ترین دلیلتان فکر کنید.

    وقتی انگیزه تان را پیدا کردید، به  آن بال و پر بدهید

وقتی انگیزه ای پیدا کردید که شما را هیجان زده و تشویق کرد که زبان آلمانی را به خوبی صحبت کنید و به سمت بومی شدن پیش بروید؛ باید به این انگیزه اهمیت بدهید. از آن استفاده کنید و به آن بال و پر بدهید.

اگر دلیلتان گذراندن یک تعطیلات تابستانی فوق العاده در آلمان است، با یاد گرفتن و تقویت واژگان به این انگیزه بها بدهید.

در این تعطیلات قرار نیست درباره Weihnachten (Christmas) یا Schneemänner (snowmen) صحبت کنید. در عوض باید کلماتی مثل Wiese (علفزار، اغلب به عنوان جایی برای ییلاق یا پیک نیک استفاده می شود که عموما کنار رودخانه است) و Sonnenbrand (sunburn) را یاد بگیرید تا وقتی می خواهید به Apotheke (pharmacy) بروید و Sonnenschutzmittel (sunscreen) بخرید، دست و پایتان را گم نکنید.

    مباحث مقدماتی و پایه را حفظ کنید تا یادگیری آسان شود

هیچ راهی برای فرار از این واقعیت یا دور زدن آن نیست! باید بعضی قسمت های زبان آلمانی را حفظ کنید، و این قسمت ها مباحثی در گرامر و دستورزبان آلمانی هستند.

در بعضی موارد، هیچ قانون یا دستورالعملی نیست که به شما کمک کند. فقط با تکرار کردن و مواجهه با بعضی نکات دستوری می توانید آن ها را یاد بگیرید. هرچند اگر زود به فکر بیافتید و نکات و حقه ها را حفظ کنید، می توانید فرآیند یادگیری را بهبود ببخشید.

در ادامه به شما می گوییم کدام قسمت های آلمانی را باید حفظ کنید:

اسم ها

این نکته را حفظ کنید که هر جا اسمی دیدید یا اسمی به کار بردید، همیشه و حتما این اسم جنسیت دارد. همزمان با یادگرفتن اسامی، جنسیت آن ها را هم حفظ کنید تا بعدا به مشکل نخورید.

هروقت به اسمی رسیدید، چک کنید که جنسیت آن را درست تشخیص دادید یا نه. زیاده گویی نکنیم، اما اگر جنسیت هر اسمی را درست یاد بگیرید، درست هم می توانید آن را تعیین کنید. و زمانی می فهمید این مبحث را به خوبی یاد گرفتید که دیگر حتی به آن فکر هم نکنید و کاملا ناخودآگاه جنسیت درست کلمات را بگویید. همچنین نکاتی درباره اسامی مرکب آلمانی را هم بخوانید.



:: بازدید از این مطلب : 0
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 24 بهمن 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : farshad

ساختار جمله

آلمانی هم مثل انگلیسی از ساختار فاعل-فعل-مفعول به عنوان ساختار یک جمله ساده و ابتدایی استفاده می کند. مثلا:

(.Ich will das. (I want that

متاسفانه، بعضی از حرف های ربط ساختار جمله را کاملا بهم می ریزند و جمله با فعل تمام می شود. بنابراین ساختار ساده جمله، نحوه مدیریت و کنترل کردن فعل های modal را یاد بگیرید. بعد از آن وقتی به ساختارهای عجیب و غریب و دیوانه کننده می رسید، یادتان باشد کدام فعل ها باعث این بی نظمی در ساختار جمله شده است.

به مثال زیر دقت کنید:

(.Ich bin müde, weil  ich krank bin. (I’m tired because I’m sick

می ببینید فعل bin (am) چطور در انتهای جمله آمده است؟ ترجمه تحت اللفظی و کلمه به کلمه این جمله می شود: “I am tired, because I sick am”. در این حالت می توانید از یک حرف ربط دیگر استفاده کنید و به این ترتیب فعل ربطی دوم جابجا می شود:

(.Ich bin müde denn  ich bin krank. (I’m tired because I’m sick

با این روش bin دقیقا جایی که باید باشد قرار می گیرد.

قوانین کلی یادتان باشد و بعد مواردی را حفظ کنید که از این قانون پیروی نمی کنند. این کار خیلی راحت تر از این است که همه افعال و حرف های ربط و نحوه عملکرد آن ها در جمله را یاد بگیرید. اگر قانون کلی را درست و عمیق یاد بگیرید، کاری که بعدا باید بکنید این است که نخاله ها یا تخطی کنندگان را لیست کنید و یاد بگیرید.

افعال و صرف فعل  باقاعده

در این قسمت هم رویکردی مشابه ساختار جمله را استفاده کنید: مباحث ابتدایی و صرف فعل و قسمت سوم فعل را یاد بگیرید.

اگر می توانید مقدمات، به ویژه افعال با قاعده آلمانی را یاد بگیرید، شروع خوبی خواهید داشت و احتمال موفقیت شما از بقیه بیشتر است. بعد از آن، اگر به فعلی بی قاعده رسیدید، تنها کاری که باید بکنید این است که افعال عجیب و آن هایی را که با قوانین اصلی مغایر هستند حفظ کنید.

پسوندهای صفت ساز

از شباهت های بین پسوند حرف تعریف اسم معرفه و پسوندهای صفت ساز استفاده کنید.

همانطور که قبلا گفتیم، وقتی یک بار قوانین اساسی را یاد بگیرید، بعد از آن فقط کافی است مثال هایی را یاد بگیرید که از الگوهای عادی پیروی نمی کنند.

هر چیزی را با  تکنیک حفظ کنید

البته گفتن این که "همه مباحث آلمانی را حفظ کنید!" خیلی ساده است. اما واقعا چطور می شود این همه جنسیت برای اسم، پسوندهای صفت ساز و افعال بی قاعده را حفظ کرد؟ چند تکنیک وجود دارد که می توانید از آن ها کمک بگیرید.


فهرست درست کنید

می دانم همه شما مثل من نیستید، اما من عاشق لیست درست کردن هستم.

من خیلی دقیق هستم و همه کارهایی که انجام می دهم برنامه ریزی شده است، به همین دلیل وقتی می خواستم واژگان انگلیسی یاد بگیرم، از فلش کارت استفاده کردم تا در یادگیری به من کمک کند.



:: بازدید از این مطلب : 0
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 24 بهمن 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : farshad

لقمه بزرگ تر از دهانت بر ندار!

این جمله را در کودکی بارها شنیدیم و بزرگ ترها همیشه موقع غذاخوردن به ما هشدار می دادند؛ چون اگر لقمه ای بزرگ تر از دهانمان بود، ممکن بود خفه شویم.

این نصیحت نه تنها برای غذا خوردن خوب است، بلکه در تمام جنبه های زندگی روزمره هم می شود از آن استفاده کرد؛ مثلا در رویکرد ما برای یادگیری یک زبان خارجی یا زبان دوم بسیار کاربردی است.

اگر برای رسیدن به هدفی که برای آن آماده نیستیم، بیش از حد تلاش کنیم، یا اهدافی داشته باشیم که آنقدر بزرگ هستند که نتوانیم یکجا به آنها برسیم، جز شکست و سرخوردگی نتیجه دیگری برای ما ندارد.

با شکستن کارها، وظایف و حتی هدف ها به قسمت ها و تکه هایی که با توانایی ها و استعدادهای ما متناسب باشد، شانس بیشتری برای موفقیت داریم.

با شکستن هدف های بزرگ، مثل یادگیری زبان آلمانی، به تسک های کوچک تر و محقق کردن آن ها در طول زمان، ما مطالب جدیدی را که می خوانیم با مطالب که از پیش یاد گرفتیم ربط می دهیم و به این ترتیب یادگیری به یک روند عادی و نرمال تبدیل می شود.

در این مقاله و در دو قسمت نکاتی را به شما می گوییم که برای یادگیری زبان آلمانی به شما کمک می کند.

پس کمربندتان را ببندید و آماده  حرکت شوید!


زبان آلمانی یاد بگیرید

    انگیزه تان را کاملا بشناسید و  همیشه آن را به یاد داشته باشید

چرا می خواهید زبان آلمانی یاد بگیرید؟

آیا برای سفری که در پیش رو دارید خودتان را آماده می کنید؟ اخیرا بعضی از اقوامتان را برای اولین بار دیدید و می خواهید با آن ها به زبان بومی شان سخن بگویید؟ می خواهید یک معلم یا مدرس چند زبانه باشید؟ شاید هم می خواهید در حرفه ترجمه مشغول به کار شوید.

به تعداد آدم هایی که زبان آلمانی یاد می گیرند، انگیزه و دلیل برای یادگیری وجود دارد. به این فکر کنید که چرا می خواهید زبان آلمانی یاد بگیرید.

اگر ساده ترین جوابتان این است که "چون می خواهم به آلمان سفر کنم"، به این فکر کنید که چرا می خواهید به آلمان سفر کنید.

عمق دلیلتان را بفهمید. می خواهید آنجا چه کار کنید؟ موفقیت برای شما چه معنایی دارد؟ شاید قرار است به یک مدرسه آلمانی بروید و در این صورت احتمالا باید زبان آلمانی یاد بگیرید تا حرف معلمتان را بفهمید. این یک دلیل کاملا واضح است، اما آنقدر این سوال را از خودتان بپرسید که چرا آلمانی یاد می گیرید تا به جوابی کاملا درست برسید و انگیزه قوی برای یادگیری آلمانی باشد.



:: بازدید از این مطلب : 2
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 24 بهمن 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : farshad

رویکردهای کارآمد و مؤثر در ترجمه

اولین و مهم ترین موضوعی که امروزه یک مترجم با آن سرو کار دارد نوع ابزاری است که در روند ترجمه استفاده می کند. در دوره قلم و ماشین تحریر این موضوع از حساسیت کمتری برخوردار بود اما امروزه به دلایل متعدد، فن ترجمه وابستگی تقریبا کاملی به رایانه پیدا کرده است.

شما به عنوان یک مترجم باید با نرم افزارها و فرهنگ های لغت کامپیوتری و اینترنتی آشنایی کامل داشته باشید. گاهی اوقات لازم است برای ترجمه بهتر یک متن، اطلاعاتی در زمینه موضوع متن داشته باشید. برای کسب این اطلاعات نیز می توانید از اینترنت به عنوان منبعی گسترده و در دسترس استفاده کنید.

internet

آشنایی شما با موضوع ترجمه باعث می شود که ترجمه شما خواناتر و شیواتر باشد. همچنین اگر بخشی از متن اصلی حذف شده باشد اطلاعات شما در زمینه این موضوع می تواند این نقیصه را پوشش دهد.

چند برداشت غلط رایج درباره ترجمه و مترجم

1.هر شخصی با یادگیری دو سال از درس زبان در دبیرستان یا با سه سال زندگی در یک کشوردیگر می تواند متنی را ترجمه کند.

2.تفاوتی بین ترجمه آوا نویسی و حرف نگاری وجود ندارد.

3.یک مترجم خوب نیازی به کتاب های مرجع ندارد.

dictionaries

4.رایانه ها به زودی جایگزین مترجم می شوند.

5.مترجمین نیازی به دانستن هجای لغات ندارند زیرا می توانند ازمرورگر هجای لغات در رایانه خود استفاده کنند.

6.یک مترجم  خوب  بدون ویرایش یا غلط گیری کار را تمام  می کند.

7.مترجمین خوب و موفق به وفور یافت می شوند.

8.اگر می توانید به یک زبان خارجی تایپ کنید پس مترجم قابلی هستید.

9.مترجمین می توانند به سادگی وبه طرز مشابهی از زبان مبدا به مقصد وبالعکس ترجمه کنند.

10.یک کتاب راهنمای فنی یکصد صفحه ای که نگارش و تهیه آن  توسط سه نفر به مدت چهار ماه زمان می برد طی دو روز توسط یک مترجم به زبان دیگری ترجمه می شود.

سخن آخر

باگذر زمان مترجم باید به بسط و گسترش فنون ترجمه  بپردازد. درحقیقت یکی از جالب ترین ویژگی ها در مورد ترجمه این واقعیت است که ذهن یک مترجم هرگز بیکار یا راکد نیست، بلکه تقریبا همواره در چالش با اموربدیع، موضوعات نو، دانش جدید و ایجاد احساس نیاز به همگامی تحولات زبانی  با حوزه های مختلف دانش انسانی ونیز با رویدادهای کلی جهان می باشد. از این رو افراد اندکی در دنیای کنونی می توانند حوزه ای گسترده را همانند یک مترجم پوشش دهند. در کار ترجمه  هر روز چالش های جدیدی را مشاهده کرده و بالطبع مشکلات  جدیدی را باید حل کنیم. در نتیجه می توان چنین ادعا نمود که مترجمین پویا و موفق همواره در حال توسعه و پیشرفت  فنون  جدید ترجمه و یافتن پاسخ های نو در این زمینه مطالعاتی می باشند.

در این مقاله سعی کردیم به تکنیک های کلیدی ترجمه بپردازیم و در مورد بایدها و نبایدهای یک مترجم بحث کنیم. لطفا نظرات خود را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید تا بتوانیم این مقاله را ارتقا دهیم.



:: بازدید از این مطلب : 0
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 23 بهمن 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : farshad

برای ترجمه از کجا باید شروع کنم  و تکنیک های کلیدی ترجمه کدامند؟ در این مقاله سعی می کنیم با نگاه کاملا علمی و جامع به بیان تکنیک های کلیدی ترجمه بپردازیم. از شما می خواهم که نظرات خود را در بخش نظرات این مقاله منتشر کنید تا بتوانیم از نظرات شما در بهبود مطالب این مقاله استفاده کنیم.

با توجه به سرعت فزاینده رشد علم و تکنولوژی و انتشار مقالات و مطالب جدید علمی به زبان انگلیسی، ترجمه متن انگلیسی به فارسی به یکی از دغدغه های دانشجویان و اهالی علم تبدیل شده است. کسب این توانایی برای زبان آموزان نیز امری ضروری است. اما همیشه این سوال وجود دارد که برای ترجمه از کجا باید شروع کنم و چه فنونی را باید بیاموزم؟

تقریبا تمامی متخصصین ترجمه براین باورند که برای انجام ترجمه تنها  یک رویکرد مؤثر وجود ندارد؛ بلکه با گذر زمان مترجمین از تکنیک های شخصی که باعث بهبود کیفی و سرعت ترجمه آن ها می شود استفاده می کنند. همین طور قوانین و چارچوب های ارائه شده در ترجمه برای همه افراد به یک میزان کاربرد ندارند در عین حال روش های معینی در انجام ترجمه وجود دارند که تقریبا به هر مترجمی جهت نیل به دقت  بیشتر و بازده بالاتر کمک می کنند. در این مقاله به تکنیک های کلیدی ترجمه که تقریبا در میان مترجمین حرفه ای و نیمه حرفه ای مشترک است می پردازیم.

نکات اولیه واساسی در ترجمه

فرض کنید متنی برای ترجمه به شما داده شده است. پیش از آغاز انجام ترجمه لازم است چند پرسش اساسی از خود بپرسید که عبارتند از:

translator-1

1.آیا این متن خوانا می باشد؟

2.آیا با موضوع متن به اندازه کافی آشنایی دارم تا از پس کار برآیم ؟

3.آیا به منابع زبان شناسی از قبیل فرهنگ های لغت و منابع ارتباطات انسانی جهت استخراج معانی لغات جدید دسترسی دارم؟

4.آیا این متن کامل است یا قسمت های جا افتاده ومحذوف دارد؟

5.آیا قادر هستم در مهلت تعیین شده کار ترجمه این متن رابه اتمام برسانم؟

6.آیا دلیل خوبی جهت انجام ترجمه دارم (مثلا این که آیا ترجمه را  به عنوان یک تجربه صرفا آموزشی، وسیله ای برای کسب لذت شخصی، کمک  به یک دوست یا همکار و یا دریافت پاداش و حق الزحمه مناسب انجام می دهید)؟

پس از پاسخگویی به تمام این سوالات و احساس رضایت خاطرآماده اید که کار ترجمه را شروع کنید.



:: بازدید از این مطلب : 2
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 23 بهمن 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : farshad

فن ترجمه و نکات مهم ترجمه :امروزه هر فردي كه اندكي زبان انگليسي مي‌آموزد به ترجمه‌ي نوشته‌هايي از اين زبان مي‌پردازد و خود را مترجم خوبي مي‌داند.ترجمه دارای نکات و فنون خاصی است که اگررعایت شود کیفیت ترجمه را بالامی برد.
اما نکات مهم ترجمه چیست ترجمه‌ي خوب چه ترجمه‌اي است؟

الف) ترجمه‌اي است كه در برابر هر واژه بيگانه، برابر فارسي آن را گذاشته باشد.
ب) ترجمه‌اي است كه منظور نويسنده‌ي زبان بيگانه را با واژگاني كه مترجم مناسب مي‌داند بيان نماید.
ج) ترجمه‌اي است كه برابرهاي مناسب واژه‌هاي بيگانه را در ساختار دستوري زبان فارسي بيان نماید.

روژه كايوا (Roger Caillois) درفن ترجمه و نکات مهم ترجمه گفته است:

“خوب ترجمه كردن آثار شكسپير يا پوشكين به فارسي يعني نوشتن متني كه شكسپير يا پوشكين اگر به جاي امكانات زبان انگليسي يا روسي امكانات زبان فارسي را در اختيار مي‌داشتند آن را مي‌نوشتند.

پس ترجمه خوب نه ترجمه‌ي لفظ به لفظ است و نه ترجمه‌ي اديبانه(اما غير امين)، بلكه عبارت است از ابداع متني(اعم از واژگان و جمله‌بندي و سبك) كه نويسنده اگر زبان مادريش همان زبان مترجم مي‌بود آن را مي‌نوشت.|فن ترجمه و نکات مهم ترجمه

چنين ترجمه‌اي مستلزم دانش و هوش و تخيل بسيار است و البته بايد آن را كمال مطلوب ترجمه دانست.

من ادعا نمي‌كنم كه چنين ترجمه‌اي تحقق‌پذير باشد، اما مي‌گويم مترجم خوب كسي است كه مي‌كوشد تا هر چه بيشتر به آن نزديك شود.”

بنابراین، يك مترجم خوب كه مي‌خواهد ترجمه‌ي خوبي بر جاي بگذارد دست‌كم بايد سه ویژگی داشته باشد:

     آشنا بودن به زبان بيگانه از نظر واژگان و ساختار زبان
      آشنا بودن به زبان فارسي از نظر واژگان و ساختار زبان
      آشنا بودن به موضوعي كه مي‌خواهد ترجمه كند



:: بازدید از این مطلب : 0
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 23 بهمن 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : farshad

انواع تغییر در ترجمه

انواع تغییر در ترجمه به هفت دسته تقسیم می‌شود:
۱- قرض گرفتن borrowing در ترجمه

این نوع از ترجمه به معنای انتقال بدون تغییر جمله، اصطلاح یا واژه از زبان مبدأ به زبان مقصد است. مثل کلمات SMS، Bank، hotel، Stop و یا عبارت good-bye party و موارد مشابه دیگر که بیشترین تناظر صوری را دارند و ترجمه‌ی آن‌ها فقط تبدیل حروف انگلیسی به فارسی است. در این تغییر گاهی ترجمه‌ی واجی صورت می‌گیرد یعنی فقط نوع صداهای بین حروف تغییر می‌کند تا در زبان مقصد شکل بهتری داشته باشد؛ مانند؛ استوپ و استاپ و یا مسکو و ماسکو
۲- قرض گرفتن ترتیب کلمات claque در ترجمه متون

در این نوع از تغییر ترتیب قرارگیری کلمات حفظ می‌شود مانند An encyclopedia for children به معنای یک دائره‌المعارف برای کودکان
۳- ترجمه‌ی تحت‌اللفظی Literal translation

ترجمه‌ی لغت به لغت جمله در زبان مبدأ با حفظ ترکیب لغات طبق دستور زبان مقصد را ترجمه‌ی تحت‌اللفظی می‌گویند. سه مورد گفته‌شده در بالا ترجمه‌ی مستقیم Direct Translation نام دارند.
۴- ترجمه‌ی تبدیلی Transposition

در این نوع از ترجمه نقش دستوری کلمات در جمله‌ی مبدأ و مقصد متفاوت است؛ یعنی اگر یک کلمه در زبان مبدأ در قالب اسم باشد، ممکن است در زبان مقصد به شکل فعل یا صفت ظاهر گردد. تبدیل نقش دستوری در تمام زبان‌های دنیا امکان‌پذیر است.
۵- ترجمه‌ی تعدیلی modulation

این نوع از ترجمه علاوه بر اینکه، ترتیب واژگان و شکل دستور زبانی جملات از زبان مبدأ را به مقصد تغییر می‌دهد، بلکه دیدگاه و بیان نویسنده را هم تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. برای مثال جمله‌ی Learning Russian is a difficult job به معنای «یادگرفتن زبان روسی کار دشواری است» می‌تواند به شکل «یادگرفتن زبان روسی کار ساده‌ای نیست» بازنویسی شود. درواقع مترجم با این کار در پی نزدیکی هرچه بیشتر جمله‌ی ترجمه‌شده با زبان مقصد است.
۶- ترجمه‌ی معادل‌نویسی Equivalence

این نوع از ترجمه بیشتر برای اصطلاحات و ضرب‌المثل‌ها کاربرد دارد. درواقع باکم و زیاد کردن واژگان و یا استفاده‌ی معادل آن‌ها در زبان مقصد، تناظر صوری را به حداقل می‌رسانیم و یا از بین می‌رود ولی در مقابل رسایی جمله به حداکثر می‌رسد. به‌عنوان‌مثال عبارت strike while the iron is hot را به شکل «تا تنور داغ است نان را بچسبان» ترجمه می‌کنیم.
۷- ترجمه‌ی فرهنگی Adaptation

برخی عبارات و اصطلاحات در زبان مقصد دارای هیچ معادلی نیستند و نویسنده ناچار است یا آن را بیافریند و یا از دیگر مسائل که نسبتاً با موضوع در یک‌جهت قرار دارند استفاده کند. مثلاً عبارت Acts of God را با توجه به ترجمه‌ی Equivalence می‌توانیم «سوانح طبیعی» ترجمه کنیم ولی در موادی که این معادل با موضوع ما همخوانی ندارد باید از واژگانی مثل «غضب الهی یا قهر طبیعت» استفاده کنیم. درواقع در این نوع از ترجمه، نزدیکی به فرهنگ و طرز فکر خواننده اهمیت ویژه‌ای دارد.
چهار نوع ترجمه‌ی آخر از موارد ذکر شده، از نوع ترجمه‌ی آزاد oblique translation هستند.
در انتهای کار بازهم لازم است ترجمه‌ی خود را بازخوانی و اصلاحات املایی و دستوری و علامت‌گذاری را روی متن خود اعمال نمایید.



:: بازدید از این مطلب : 0
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 21 بهمن 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : farshad

در گام بعدی توجه به نوع و زمان فعل اهمیت ویژه‌ای دارد. در زبان انگلیسی Must نشانگر اجبار از سمت نویسنده به مخاطب و Have to نشانگر اجباری است که خارج از اختیارات گوینده یا نویسنده است،Should صلاح شنونده یا مخاطب را در نظر دارد و Are Supposed to وظیفه یا تکلیف فرد را معین می‌کند. این‌ها مواردی هستند که در گرامر زبان انگلیسی به‌طور کامل تشریح شده‌اند.
دانستن سبک style نوشته‌ای که در حال ترجمه‌ی آن هستیم به ما کمک می‌کند تا شیوه‌ی بیان متن را خود را متناسب با سبک انتخاب کنیم. مثلاً سبک می‌تواند رسمی، محاوره‌ای، کوچه‌بازاری، علمی، طنزآمیز، کنایه‌آمیز و … باشد.
به‌عنوان نمونه عبارت How did you become unemployed می‌تواند در قالب «چطور شد که از کار بیکار شدی» یا «چگونه شغل خود را از دست دادید» ترجمه شود. انتخاب با نویسنده است که متناسب با سبک و سیاق متن اصلی کدام قالب را انتخاب نماید.
ممکن است بعد از ترجمه‌ی یک پاراگراف، یکپارچگی جملات برای رساندن مطلب موردنظر به دلمان ننشیند. در این موارد پیوستگی ساختاری cohesion بین جملات دچار اشکال است و به پیوستگی معنایی coherence هم آسیب رسانده است. نشانه‌گذاری و استفاده‌ی به‌جا از حروف ربط تا حدودی این مشکل را حل می‌کند.
در گام بعد برای چیدمان واژه‌ها در کنار هم باید به دستور زبان مقصد توجه داشته باشیم. مثلاً در جملات انگلیسی فعل در ابتدای جمله قرار می‌گیرد حال‌آنکه در فارسی فعل باید در انتهای جمله باشد. پس بعد از شناسایی عناصر جمله باید هرکدام را در جایگاه درست قرار دهیم. درواقع نباید شکل جمله‌ی ما تحت‌اللفظی باشد و دستور زبان فارسی را تابع گرامر انگلیسی کنیم. نباید جمله به‌گونه‌ای باشد که خواننده متوجه شود که این جمله ترجمه فارسی یک جمله‌ی انگلیسی است.
ساختن جمله‌ای به زبان مقصد با حفظ فرم زبان مبدأ، تداخل زبانی linguistic interference نام دارد. به زبان ساده‌تر تداخل زبانی تأثیر زبان مبدأ روی زبان مقصد را نشان می‌دهد که می‌تواند مثبت یا منفی باشد. اثر مثبت باعث سرعت در ترجمه می‌شود مانند واژگان مشترک بین دو زبان و اثر منفی ترکیب جمله‌بندی در زبان مقصد را به هم میزند و از خوانایی آن کم می‌کند.
زمانی که ترتیب قرار گرفتن لغات در جمله‌ی مبدأ و مقصد مشابه باشند، تناظر صوری formal correspondence رخ می‌دهد. برای نمونه turn right به معنای «بپیچ به راست» دارای تناظر صوری است. اگر بخواهیم در تمامی موارد تناظر صوری را رعایت کنیم باعث بروز تداخل زبانی منفی می‌شویم.
عملیات جابه‌جایی عناصر جمله shifting، چالشی برای مترجم است که توانایی خود را در جمله‌سازی و انتقال محتوا نشان دهد. در اینجا مترجم باید از فرم زبان مبدأ فاصله بگیرد و تا آخرین حد به فرم جملات در زبان مقصد نزدیک شود. با توجه به آنچه در مورد تناظر صوری گفته شد، هرچه میزان جابه‌جایی بیشتر باشد تناظر صوری کاهش می‌یابد.



:: بازدید از این مطلب : 0
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 21 بهمن 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : farshad

در قدم اول شما باید متنی که قصد ترجمه‌ی آن رادارید، بخوانید. بهترین واحد برای ترجمه کردن، جمله است. اگر بخواهید از کلمه شروع کنید قطعاً در یکپارچگی معنا و مفهوم با مشکل مواجه خواهید شد و اگر از پاراگراف استفاده کنید امکان جا افتادن برخی جمله‌ها وجود دارد و بازگشت به عقب و مطالعه‌ی مجدد جمله به جمله زمان‌گیر خواهد بود. اگر در مواجهه با یک جمله در زبان مبدأ تنها با یافتن نهاد و گزاره شروع به ترجمه کنید، تحلیل دستوری structural analysis جمله را رعایت کرده‌اید؛ و ممکن است جمله‌ی شما منطقی به نظر برسد ولی برخی مفاهیم تنها در صورتی درست منتقل می‌گردد که مترجم شناخت درستی از فرهنگ و محیط زبان مقصد و حال و هوای نوشته داشته باشد. به این نکته تحلیل کلام discourse analysis گفته می‌شود. ازاین‌رو ضرورت خواندن متن ثابت می‌شود. شما اگر قبل از شروع ترجمه در جریان کلیات موضوع نباشید هیچ‌گاه نمی‌توانید به تحلیل کلامی را روی ترجمه‌ی خود پیاده‌سازی کنید.
به این موضوع توجه داشته باشید نهاد همواره یک اسم است و گزاره توضیحاتی در مورد آن اسم که به شکل فعل ظاهر می‌گردد. پس اسم و چند صفت و حرف تعریف آن را نهاد و فعل با متمم و قید و مفعول را گزاره در نظر می‌گیریم.
در جمله‌های کوتاه، با یک‌بار خواندن جمله عموماً پیام جمله را می‌توان فهمید و جمله را به زبان مقصد ترجمه کرد اما برای جمله‌های بلند بهتر است بعد از یک‌بار خواندن کلمات جدید و مهم را مشخص و بعد از یافتن معنی آن‌ها به سراغ ترجمه‌ی جمله برویم. یک کلمه ازلحاظ اینکه تعیین‌کننده‌ی پیام جمله باشد مهم تلقی می‌شود.
گاه پیش می‌آید که معنای یک جمله یا عبارت با جمله‌ی ما همخوانی ندارد. در زبان انگلیسی کلماتی هستند که در جایگاه‌های مختلف معانی متفاوتی دارند. برای مثال واژه‌ی Party به معنای مهمانی است اما در عبارت French Socialist party به معنای حزب است و یا در عبارت third party به معنای شخص است. ازاین‌رو داشتن یک فرهنگ لغت کامل به ما کمک بزرگی می‌کند.
برخی دیگر از کلمات در غالب یک عبارت معنای تازه‌ای به خود می‌گیرند به این‌گونه ساختارها اصطلاح یا idioms گفته می‌شود. در مواجهه با اصطلاحات، تشخیص و یافتن معادل درست در زبان مقصد، حرف اول را می‌زند. برای مثال عبارت let the cat out of the bag به معنای«لو رفتن راز» است. میبینید که این معنی با هیچ‌یک از واژگان عبارت تناسب ندارد.
دسته‌ی بعدی واژگان، ضرب‌المثل‌ها یا proverb هستند. اصطلاحات به یک شخص یا موضوع خاص اشاره می‌کنند ولی ضرب‌المثل‌ها در پشت خود یک حقیقت کلی دارند و از سخن یک فرد مهم سررشته می‌گیرند و برای نصیحت و موعظه استفاده می‌شوند. برای مثال Look before you leap به معنای بی‌گدار به آب زدن است.



:: بازدید از این مطلب : 3
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 21 بهمن 1397 | نظرات ()