یادگیری زبان انگلیسی دغدغهی بسیاری از ماست. بسیار پیش آمده که از من میپرسند زبان را چگونه بیاموزیم؟
قبل از اینکه توضیحات آموزشی بدهم چند نکته لازم است:
۱) من تا کنون نتوانستهام کلاس آموزش زبان انگیسی شرکت کنم. زمانی پولش نبود و این روزها وقتش. البته همیشه از همکارانم برای شرکت در این کلاسها حمایت کردهام. بنابراین، اگر از یادگیری زبان بدون کلاس حرف میزنم، چیزی است که حداقل خودم در زندگی تجربهاش کردهام.
۲) مهارت من در زبان انگلیسی هنوز هم خوب نیست. بنابراین شاید توصیههای من بهترین نباشد. البته یک بار از هم از روی بیکاری تافل دادم که تا آنجا که به خاطر دارم از ۱۲۰ نمره حدود ده نمره کم آوردم که ظاهراً میگویند خیلی بد نیست. اما در حرف زدن لهجهی مزخرف مخصوص خودم را دارم! (نه آمریکایی نه بریتیش) و در نوشتن گاهی خطاهای گرامری دارم. اگر چه واقعیت این است که در خواندن متون انگلیسی از فارسی سریعتر هستم.
۳) روشی که من اینجا مطرح میکنم کاملاً شخصی است. نمیدانم برای دیگران هم مفید است یا نه. اما من از راهنمایی با این روش شروع کردم و از زمانی که در حدود ۲۰ سالگی با گروههای مختلف از کشورهای دیگر مواجه شدم تا امروز، همیشه جلساتم را خودم مدیریت کردهام و بسیاری از اوقات نیز نقش مترجم همزمان را داشته ام. بنابراین در مکالمه زبان انگلیسی هم، حداقل کارم در جلسات مذاکره بینالمللی راه میافتد.
با همهی این مقدمات و ذهنیتها، گفتم در اینجا نکتهها و روش هایی را توضیح دهم که فکر میکنم برای هر کسی که علاقهمند به یادگیری خودآموز زبان انگلیسی است مفید باشد. گام صفر: در یادگیری زبان انگلیسی وسواس را کنار بگذارید.
افراد زیادی آمادهاند تا برای شما در یادگیری زبان انگلیسی (آگاهانه یا ناخودآگاه) مشکل ایجاد کنند!
سریع از شما میپرسند: از روی کدام کتاب میخوانی؟ کدام کلاس میروی؟
لهجهی آمریکایی را ترجیح میدهی یا بریتیش را؟ وااااای! لهجهات فاجعه است! لحنت خراب است. Big با Large فرق دارد! کاربرد Between و Among متفاوت است و …
شاید حرفهای این دوستان درست باشد.
اما یک مشکل وجود دارد. ما در زبان خودمان هم هزار جور غلط و اشتباه داریم.
کلمات فارسی را با پسوند عربی جمع میبندیم. تلفظهای متفاوت داریم. کنایهها و ضربالمثلهایی داریم که صد کیلومتر آن طرف تر کسی متوجه نمیشود. لهجههای اقوام دیگر را مورد شوخی قرار میدهیم! پس اینها نمیتواند مانع یادگیری باشد. دوستی داشتم که یک بار به من گفت: در تلفظ کلمات راحت باش. هر چقدر که پرت و پلا هم تلفظ کنی میتوانی روستایی را در آمریکا یا انگلیس بیابی که آن واژه را مثل تو تلفظ کنند!
ضمناً اگر مصاحبههای بی بی سی و سی ان ان و شبکههای بزرگ جهان را ببینید خواهید دید که بسیاری از افراد با اعتماد به نفس کامل و با نادرست ترین و غیر قابل فهم ترین لهجه صحبت میکنند. پس اعتماد به نفس داشته باشید! به من هر وقت میگویند آمریکن صحبت میکنی یا بریتیش؟ میگویم: ایرانیش!
اگر هنوز این مسئله به باور درونی شما تبدیل نشده، یک راهکار ساده اما اثربخش برای شما دارم.
در مطلبی که درباره آموزش و یادگیری زبان انگلیسی نوشته بودم، نکات و پیشنهادهای متعددی را مطرح کردم و یکی از آنها، مطالعهی جمله های کوتاه انگلیسی بود.
با وجودی که پیدا کردن چنین سایتهایی دشوار نیست و احتمالاً خودتان هم، تعداد زیادی از این نوع سایتها را میشناسید، تصمیم گرفتم چند مورد از آنها را که حس میکنم مناسبتر هستند در اینجا معرفی کنم.
WikiQuote
سایت WikiQuote یکی از در دسترسترین و پرمحتواترین سایتهای نقل قول و جملات کوتاه انگلیسی است. جمله های کوتاه و بلند انگلیسی فراوانی را میتوانید در آن بیابید. مزیت مهم WikiQuote این است که تقسیم بندی بسیار خوبی دارد. در همان صفحهی اول، جملهها بر اساس نام اشخاص، موضوع، نام مکانها و مواردی مانند اینها دستهبندی شدهاند.
ضمن اینکه WikiQuote برای یادگیری زبان انگلیسی خوب است، به خاطر داشته باشید که به آن خیلی اعتماد نکنید. چون میزان اعتبار آن، شبیه سایر ویکیهاست. بنابراین مثلاً ممکن است جملهای که از مارک تواین میخوانید، همین چند روز قبل، توسط یکی از نویسندگان ویکی خلق شده باشد. اما به هر حال، برای یادگیری زبان مناسب و خوب است.
ThinkExist
نمیدانم به چه علت، اما در ThinkExist حس میکنید سلیقهی بهتری در انتخاب جملهها و نقل قولها وجود داشته است. حداقل من، جملهها و نقل قولهای دوستداشتنیتری را در اینجا دیدهام و با نویسندگان بسیاری به واسطهی آنها آشنا شدهام. اما قطعاْ واسط کاربری ضعیف و ساده و طبقهبندی نهچندان قدرتمند مطالب، احساس خوبی به شما نخواهد داد. پیشنهاد میکنم مستقیماً از Search استفاده کنید و وقتتان را به بررسی طبقهبندی سایت نگذرانید.
Goodreads
گودریدز یک شبکه اجتماعی تخصصی برای علاقهمندان کتاب و کتابخوانی است. بنابراین، کارکرد اصلی آن، گردآوری و ارائهی جملهها و پاراگرافهای انگلیسی نیست. اما بخش Quote آن واقعاً گسترده و غنی است. اگر سراغ گودریدز رفتید، حوصلهی بیشتری به خرج دهید و بعد از انتخاب برخی جملههای دوست داشتنی، سری به کتابهای آن نویسندگان هم بزنید. خیلی از نویسندگانی که ما پیدا میکنیم و کتابهایشان را میخریم و در پاراگراف فارسی معرفی و نقل میکنیم، برای نخستین بار در Goodreads دیده و شناختهایم.
BrainyQuote
تعداد جملههایی که در BrainyQuote میبینید، کمتر از سایتهایی است که تا اینجا معرفی کردم. اما جملههای آن دستچینشدهتر هستند و میتوان گفت احتمالاً در موضوعات مشابه، برخی از پرمحتواترین جملات را در این سایت خواهید یافت. ضمن اینکه حس میکنم دقت قابل توجهی در تطبیق جمله و گوینده دارند. نمیتوانم قضاوت قطعی داشته باشم، اما تا این لحظه، ندیدهام که جملهای از یک نویسنده را به اشتباه به نویسندهی دیگری نسبت داده باشند.
QuoteGarden
طراحی سایت QuoteGarden در حدی قدیمی است که نوستالژیهای دههی ۹۰ میلادی را در شما زنده میکند. اما از نظر انتخاب جمله های کوتاه و تعداد جملههایی که در آن وجود دارد، واقعاً غنی و قدرتمند محسوب میشود. ضمن اینکه دستهبندی جملهها هم بسیار خوب انجام شده و وقتی تصمیم ندارید دنبال جملههایی با کلمات خاص یا از نویسندهای مشخص بگردید، این سایت میتواند انتخاب مناسبی باشد.
WiseOldSayings
خوبی این سایت، به نسبت سایر سایتهایی که معرفی کردم این است که متوسط طول جملههایش کوتاهتر است (بر خلاف سایتی مثل GoodReads که گاهی میبینید کاربران یک صفحه از کتاب یک نویسنده را به عنوان نقل قول، ثبت کردهاند). اگر هنوز در مراحل ابتدایی یادگیری زبان هستید، به نظرم این سایت میتواند نقطهی شروع خوبی باشد.
QuotationsPage
سایت QuotationsPage هم، منبع خوبی برای پیدا کردن جمله های کوتاه انگلیسی و یادگیری زبان به کمک آنهاست. اما کمتر پیش میآید که جملههایی از نویسندگان و متفکران معاصر را در آن بیابید. چون سایت بیشتر حول و حوش نویسندگان کلاسیک و مشاهیر فرهنگ و سیاست، سامان گرفته است (امیدوارم طراحی قدیمی آن، حستان را بد نکند).
یادگیری یک زبان خارجی میتواند آغاز ورود به یک دنیای جدید باشد. با توجه به کمرنگ شدن مرزهای ارتباطات، اهمیت این مسئله روز به روز شکل جدیتری به خود میگیرد.
تجربه نشان داده است که یادگیری زبان خارجی برای یک بزرگسال با چالشهای زیادی روبرو است. برای مثال، یادگیری گرامر سخت بوده واز آن بدتر تلفظ صحیح کلمات است. "النا پروکوپتز" که یک نویسنده ی جهانگرد است به سه زبان تسلط دارد. در ادامه راهکارهایی را معرفی خواهیم کرد که بر مبنای مطالعات آموزشی و شخصی پروکوپتز به دست آمدهاند: ۱. بر یادگیری تمرکز داشته باشید و ابتدا آواها را بیاموزید
یادگیری یک زبان جدید در دوران کودکی کار آسانتری است. یکی از دلایلش هم این است که کودکان توانایی قابل توجهی در درک تفاوت آواها و اصوات در همهی زبانها دارند و به سرعت آنها را به خاطر میسپارند. به همین دلیل همهی ما زبان مادری را به خوبی فرا گرفته ایم. هر چه سن ما بالاتر میرود، این توانایی فوق العاده برای تمایز آواها کمتر میشود. به عنوان مثال، معمولا دانشآموزان بزرگسال ژاپنی در درک تفاوت دو صدای R و L حروف الفبای انگلیسی مشکل دارند.
ممکن است این سوال پیش بیاید که آیا امکان کسب این توانایی برای به خاطر سپردن آواها و کلمات خارجی وجود دارد؟ علم پاسخ مثبت به این پرسش میدهد. در اینجا راه حل این است که قبل از به ذهن سپردن کلمات و یادگیری گرامر، با آواهای زبان آشنا شوید و آنها را با تکرار به خاطر بسپارید. از این رو لازم است بیشتر زمان خود را صرف شنیدن و تکرار واژهها و آواها کنید. اگر این امکان را دارید که در تقویت مکالمهی خود بازخورد سریع بگیرید، عملکرد شما به شکل چشمگیری بهتر خواهد شد. در این باره استفاده از نرمافزارهای آموزشی مانند Rosetta Stone و Gritty Spanish هم پیشنهاد میشود. علاوه بر این، مطالعات ثابت کردهاند که گوش دادن به آرایهی وسیعی از آواها میتواند مغز شما را آموزش دهد و به شما کمک میکند تا آموختههای خود را به دنیای بیرون انتقال دهید. ۲. از تکنیک "فاصله و تکرار" استفاده کنید
تکنیک فاصله و تکرار یک روش قدیمی محسوب میشود اما تا به حال خوب جواب داده است. این روش کمک میکند تا کلمات را بهتر به خاطر بسپارید.در این تکنیک شما باید هر کلمه را در فواصل زمانی مشخص، مرور کنید. در ابتدا این فاصلههای زمانی کوتاه است. برای مثال برای مرور کلمه یا عبارت جدید ابتدا جلسه به جلسه پیش میروید و بعد از آن فاصلهی زمانی را به چند روز و چند هفته افزایش میدهید.
در نمودار زیر، روند این فرآیند نشان داده شده است:
۳. خودتان را نیشگون بگیرید
این راهکار توسط "مانش سدی" پیشنهاد شده است. سدی یک جهانگرد است که در بزرگسالی توانسته است به ۴ زبان خارجی مسلط شود. در روش پیشنهادی سدی از یک محرک منفی برای بهبود یادگیری استفاده میشود.
البته این روش هم علاوه بر این که تجربهی شخصی است، مبنای علمی دارد. بنا به مطالعات انجام شده در دپارتمان مرکز علوم عصبی و روانشناسی دانشگاه نیویورک، عکس العمل بدن شما نسبت به تهدید یا محرک منفی میتواند کیفیت عملکرد حافظه را افزایش دهد. محققان این مرکز در آزمایشات خود در صورت پاسخ نادرست از شوکهای خفیف الکتریکی استفاده میکردند.
حالا از نتیجهی این مطالعه چطور میتوان در یادگیری زبان استفاده کرد؟ (مطمئنا پیشنهاد نمیکنیم که شوک الکتریکی به خود وارد کنید!)
برای یادگیری کلمات و گرامر، فلش کارتهایی را تهیه کنید. در این مرحله نیشگون محکمی از خود بگیرید تا عکس العمل بدن شما نسبت به تهدید فعال شود. مروری بر فلش کارتها داشته باشید. فلش کارتها میتواند حاوی صفتها یا هر گروه دیگری از کلمات باشند. در این مرحله نیازی نیست خود را نیشگون بگیرید. حالا فلش کارتهای خود را که بر اساس گروههای مختلف کلمات (فعل، صفت، قید و غیره) دستهبندی شدهاند را مرور کنید و به ازای هر کلمه یک نیشگون کوچک از خود بگیرید. بعضی مواقع لازم است قبل از این که سراغ کارت بعدی بروید، روی کارت قبلی مطالعهای داشته باشید. در طول جلسات مطالعه فقط در صورت فراموش کردن کلمه خود را نیشگون بگیرید.هدف شما در واقع افزایش تمرکز حافظه بر روی واژههایی است که به خاطر سپردن آنها برایتان مشکل است. در این مرحله هم قبل از خواندن کارت بعدی، روی کارت قبلی تمرکز کنید.
۴. یک برنامهریزی یادگیری قبل از خواب داشته باشید
یکی از فواید بزرگ خواب این است که اجازه میدهد بخش فعال حافظه پاک شود و آمادگی یادگیری افزایش پیدا کند. مطالعهی قبل از خواب کمک میکند که تمام اطلاعاتی که به ذهن خود وارد کردهاید در حافظهی بلند مدت شما ثبت شوند.
در این حالت تکنیکهای تکرار میتواند کمک کند که بین حافظهی کوتاهمدت و بلند مدت ارتباط برقرار شود و آموختههای شما دقیقتر و سریعتر به خاطر سپرده شوند. ۵. به جای زبان، محتوا را مطالعه کنید
بنا بر نتیجهی یک برسی که در Cambridge Journal منتشر شده است، دانشآموزانی که به جای شرکت در کلاس به شکل موضوعی زبان را میآموزند عملکر بهتری نسبت به دانشآموزانی دارند که در کلاسهای زبان شرکت میکنند. البته دانشآموزانی که در کلاسها استاندارد آموزش زبان شرکت میکنند در مهارتهایی مثل خواندن و نوشتن عملکرد بهتری دارند. مطمئنا هر دو روش مزایای خود را دارد.
برای افزایش یادگیری زبان خود، سعی کنید سراغ موضوعاتی بروید که به آنها علاقمند هستید. مقالات آنلاین، تماشای ویدیو یا گوش دادن به پادکستها میتواند روند پیشرفت شما را سریعتر کند. ۶. کلمات قدیمی و جدید را با هم مخلوط کنید
با وجود این که مغز ما تنوع طلب است، اما یادگیری تعداد زیادی کلمهی جدید میتواند کاری خستهکننده محسوب شود. پس به خاطر بسپارید که هنگام یادگیری کلمات جدید، مروری هم بر روی کلمات قدیم داشته باشید.
برای مثال، برای یادگیری زبان خارجی تصمیم میگیرید که کتاب داستان کودکان را بخوانید. در این حالت زبان خارجی به صورت ساده ای بیان شده است و شکل داستانی جملات به شما کمک میکند که معنی کلمات را بدون مراجعه به دیکشنری یاد بگیرید. در اینجا با مخلوطی از کلمات جدید و قدیمی سر و کار دارید. ضمن این که خواندن کتابهای کودکان، جدا از یادگیری زبان جدید، واقعا سرگرم کننده است! ۷. مطالعهی کم اما روزانه داشته باشید
پیدا کردن زمان برای مطالعهی یک زبان جدید میتواند چالش برانگیز باشد. چنانچه شما مشغولیت کاری دارید و وقت آزاد زیادی ندارید، ممکن است تصمیم بگیرید که مطالعات خود را به آخر هفته محدود کنید. در صورتی که مطالعات کوتاه مدت روزانه تاثیر بیشتری خواهند داشت.
با توجه به این که بخشی از حافظهی ما در هر بار خوابیدن پاک میشود، مطالعهی روزانه میتواند موثرتر باشد.بنابراین یادگیری زبان به صورت مداوم و کوتاه میتواند تاثیرات بسیار خوبی در آموختن داشته باشد.
اگر این عبارت را معادل ایستادن زیر ابرها، خورشید یا باران بدانیم، شاید غیرمنطقی بهنظر نرسد. اما چرا باید بهجای باران یا خورشید به آبوهوا اشاره کنیم؟! این اصطلاح به ناخوشی و بیماریای اشاره میکند که چندان جدی نیست و بیشتر مانند خستگی زیاد، سردرد یا احساس ضعف در شروع سرماخوردگی است.
?What’s wrong with Katy, mom
.She’s feeling a little under the weather so be quiet and let her rest
(کتی چشه مامان؟
یه کمی ناخوشه، سر و صدا نکن بذار استراحت کنه.) ۱۵. to) look like a million dollars/bucks)
شنیدهایم که خارجیها اهل تعارف نیستند ولی استثناهایی هم وجود دارد. نمونهاش همین اصطلاح انگلیسی است که وقتی بهکار میرود که بخواهید از ظاهر کسی خیلی تعریف کنید. بااینکه برای مردها هم استفاده میشود اما بیشتر برای خانمها بهکار میرود. هرچند ممکن است دوستانتان همیشه خوشگل و جذاب باشند، بهتر است این اصطلاح را برای موقعیتهای ویژه نگه دارید.
!Wow, Mary, you look like a million dollars/bucks this evening. I love your dress
(خدایا! امشب مثل ماه شدی! لباست چقدر خوشگله.) ۱۶. to) blow off steam)
blow off steam یکی از اصطلاحات انگلیسی در زبان عامیانه
در دنیای واقعی آدمهای نمیتوانند بخار تولید و به اطراف پخش کنند! این اصطلاح را زمانی به کار میرود که عصبانی، مضطرب یا خیلی خسته هستید و نیاز دارید کمی آرام شوید. بهعبارتی بهمعنی «از زیر فشار درآمدن» است.
?Why is Nick so angry and where did he go
.He had a fight with his brother, so he went for a run to blow off his steam
(نیک کجا رفت؟ چرا اینقدر عصبانیه؟
با برادرش دعوا کرده، رفت بیرون یه هوایی بخوره، آروم شه.) ۱۷. to) cut to the chase)
«برو سر اصل مطلب»؛ به همین سادگی! وقتی کسی زیاد حرف میزند بدون اینکه منظور اصلیاش بیان کند، میتوانید از این اصطلاح استفاده کنید. البته حواستان باشد که بهکار بردن آن در مقابل برخی افراد مانند همکار، رئیس یا استادتان ممکن است بیادبانه بهنظر برسد. وقتی در مورد خودتان این اصطلاح را بهکار میبرید، منظورتان این است که نکات زیادی باید گفته شود اما چون وقت نیست فقط به مسائل مهم اشاره میکنید.
Hi guys, as we don’t have much time here, so I’m going to cut to the chase. We’ve been having some major problems in the office lately
(سلام دوستان، چون وقت نداریم میرم سر اصل مطلب. این اواخر مشکلات عمدهای در شرکت داشتیم.) ۱۸. to) find your feet)
آدم که پایش را گم نمیکند! پس منظور چیست؟ وقتی در موقعیت تازهای قرار میگیرید که برایتان آشنا نیست، مثلا به کشور دیگری میروید، در جایگاه شغلی جدیدی مشغول به کار میشوید یا به دانشگاه میروید، با استفاده از این اصطلاح نشان میدهید که در حال شناختن راه و چاه هستید و سعی میکنید به شرایط جدید عادت کنید.
?Lee, how’s your son doing in college
.He’s doing okay but is still finding his feet with everything else. I guess it’ll take time for him to get used to it all
(اوضاع پسرت تو دانشگاه خوبه؟
خوبه، داره به شرایط جدید عادت میکنه. فکر کنم زمان میبرده تا به همه چیز عادت کنه.) ۱۹. to) get over something)
البته که ممکن است آدم از روی چیزی بپرد یا بگذرد اما این اصطلاح معمولا با معنی دیگر بهکار میرود. این عبارت به گذرکردن و پشتسر گذاستن موقعیتهای دشوار و ناخوشایند اشاره دارد. مثل زمانی که عزیزی را از دست میدهید، با اینکه سخت است با گذر زمان با اوضاع کنار میآیید. در این موقعیت میتوانید از این اصطلاح استفاده کنید.
?How’s Paula? Has she gotten over the death of her dog yet
.I think so. She’s already talking about getting a new one
(پائولا چطوره؟ با مرگ گربهاش کنار اومده؟
فکر کنم اومده. میخواد یه گربهی دیگه بگیره.) ۲۰. to) keep your chin up)
بگومگوی بدی با دوستتان کردهاید؟ آزمون بدی داشتهاید؟ شغلتان را از دست دادهاید؟ در چنین موقعیتی یک دوست خوب احتمالا با این عبارت به شما روحیه میدهد! با این اصطلاح به شما میگوید «قوی باش، این هم میگذره» و نشان میدهد که هوایتان را دارد.
!I haven’t find a job, it’s really depressing, there’s nothing out there
.Don’t worry, you’ll find something soon, keep your chin up buddy and don’t stress
(هنوز کار پیدا نکردم، خیلی افسردهکننده است، هیچ جا کار پیدا نمیشه.
نگران نباش. پیدا میشه، محکم باش رفیق. خودتو ناراحت نکن.)
اگر تصمیمتان برای یادگیری زبان انگلیسی جدی است و بهویژه میخواهید در کشورهای دیگر به این زبان صحبت کنید، باید زمان ویژهای را به یادگیری اصطلاحات انگلیسی اختصاص بدهید. تلاش کنید و بدانید تلاشتان نتیجه میدهد.
اگر شما در حال خواندن این مقاله هستید پس شاید دارید زبان انگلیسی را یاد میگیرید یا حداقل یادگیری را شروع کردهاید. اما چرا میخواهید انگلیسی را یاد بگیرید؟ و چه عاملی شما را تشویق میکند تا یادگیری را ادامه دهید؟
چرا زبان انگلیسی یاد بگیرم؟
در اینجا، میخواهیم چهار راهی را معرفی کنیم که انگلیسی زندگی شما تغییر میدهد. شاید برخی از اینها قبلاً هم برای ما مشوّق بودند و شاید برخی از آنها هرگز به ذهنتان خطور نکرده است:
انگلیسی راهی برای موفقیت است. به کمک این زبان میتوانید دوستان جدیدی پیدا کنید. به کمک این زبان میتوانید فرهنگهای جدیدی را بشناسید. به کمک این زبان میتوانید در هر جایی از دنیا مقیم شوید.
1. انگلیسی راهی برای موفقیت
بسیاری از زبانآموزان برای یکی از چهار دلیل زیر انگلیسی را یاد میگیرند:
برای پیشرفت؛ برای شغلی بهتر؛ برای قبولی در امتحان؛
میتوانید حدس بزنید در لیست بالا چه دلیلی بیان نشده است؟ تمایل و اشتیاق به یادگیری.
تمایل و اشتیاق به یادگیری
تعداد کمی از زبانآموزان میتوانند بگویند دلیل اصلیشان برای یادگیری اینست که زبان را واقعاً دوست دارند. اما این مورد یکی از بهترین دلایل برای یادگیری است! پس مهم است که آموزش را با اشتیاق آغاز کنید و همین باعث میشود بیوقفه پیش بروید!
در این دنیای فراگیر توانایی برقراری ارتباط با مردم سایر کشورها بیش از پیش مهم است. امروزه هم انگلیسی مهم ترین و اولین زبان ارتباطی در دنیاست.
در بسیاری از شرکتهای بینالمللی کارکنانی که به زبان انگلیسی مسلط هستند نسبت به سایرینی که این توانایی را ندارد، از امتیاز بیشتری برخوردارند و همین امر لازمۀ مشاغل بیشتر و بیشتر است! به علاوه، بسیاری از شرکتها به افرادی که به چند زبان مسلط هستند تا 20 درصد حقوق بیشتری پرداخت میکنند.
با تسلط به زبان انگلیسی بهعنوان زبان دوم میتوانید با ایدههای بیشتری در سایر کشورها و بازارها آشنا شوید و همین باعث میشود برای شرکت، عضوی باارزش باشید.
تسلط به زبان در خوداشتغالی چه تأثیری دارد؟ به واسطۀ این توانایی با بسیاری از موقعیتهای خوب روبرو میشوید مثل تدریس خصوصی زبان، مترجمی هم زمان، ترجمه، دورۀ اَنتِرنی در پزشکی و مشاغلی در خارج از کشور.
اگر میخواهید موفقتر باشید همین بهترین دلیل برای یادگیری انگلیسی است؛ با اشتیاق یاد بگیرید تا سرسخت و خستگیناپدیر شوید!
2. آشنایی با افراد و دوستان جدید به کمک زبان انگلیسی
چه دلیل بهتری برای یادگیری انگلیسی میتواند وجود داشته باشد جز اینکه میتوانید با همۀ مردم دنیا ارتباط برقرار کنید. این بهترین مشوق من است! به کمک انگلیسی میتوانید هم در شهر خود و هم به صورت آنلاین دوستانی پیدا کنید.
چگونه؟
در یک انجمن بینالمللی عضو شوید مثل LanguageTies.com . سایر زبانآموزانی که مثل شما مشتاق پیشرفت در انگلیسی هستند شما را حمایت خواهند کرد! میتوانید از طریق چت روم یا کلاسهای مجازی با دوستانتان صحبت کنید و با یکدیگر مکالمه تمرین نمایید و از همۀ منابع مناسب در یادگیری انگلیسی بهره مند شوید.
حتی میتوانید در شهر خود با افرادی ملاقات کنید که با آنها انگلیسی را تمرین کنید. میتوانید در انجمن ما یا در سایر انجمنهای یادگیری زبان انگلیسی اعضایی را پیدا کنید که در نزدیکی شما زندگی میکنند.
3. شناخت فرهنگهای جدید به کمک زبان انگلیسی
تقریباً هر جا که میروید با انگلیسی مواجه میشوید: موسیقی انگلیسی، تلویزیون، سینما، و اخبار که دلیلش اینست که فرهنگ آمریکایی و بریتانیایی تأثیر عمیقی بر تمام دنیا گذاشته است. حتماً میخواهید از موسیقیای که دوستتان از آن لذت میبرد سر درآورید و شاید هم بخواهید ترانههایش را برای دوستان و خانواده تان ترجمه کنید. متوجه خواهید شد که افراد واقعاً از این موضوع تحت تأثیر قرار میگیرند.
کار دیگری که میتوانید انجام دهید اینست که فیلمها و برنامههای تلویزیونی را به زبان اصلی ببینید؛ در نتیجه اصلاً مجبور نیستید دوبلۀ غیرحرفهای برخی فیلمها را تحمل کنید که در آن، کلام دوبلر با حرکات دهان بازیگر هماهنگ نیست.
اگر در مسافرت بتوانید با افراد محلی آنجا صحبت کنید مسلماً خیلی بهتر میتوانید با فرهنگ محلی آنجا آشنا شوید. تصور کنید که به شهر جدیدی مسافرت کردهاید و میتوانید دربارۀ بهترین رستوران، جاذبههای دیدنی شهر و بهترین کافهها از اهالی آنجا بپرسید. اینکه خودتان جاهای جدید را تجربه کنید خیلی بهتر از اینست که فقط راهنمای آن شهر را بخوانید. اگر بخواهم به کشور جدیدی سفر کنم حتماً اصطلاحات کلیدی مربوط به زبان آنجا را یاد میگیرم!
4. شهروند همۀ کشورها به کمک زبان انگلیسی
بیاییم از معناشناسی فراتر برویم و بدانیم که یادگیری یک زبان باعث پیشرفت خودمان میشود و در نتیجه دنیای بهتری خواهیم داشت.
شهروند همه کشورها به کمک زبان انگلیسی
چگونه؟
یادگیری زبان دوم باعث میشود که زبان سوم را هم آسان تر یاد بگیریم چون به واسطۀ یادگیری زبان دوم بخشهای خاصی از مغز خوب رشد کردهاند و راهکارهای مربوط به یادگیری زبان را هم آموخته اید. هر کسی فرآیند یادگیری مختص به خودش را دارد و شما فرآیند خودتان را میشناسید و همین، شما را در سایر جوانب زندگی یاری میکند. مثلاً با مطالعه کردن میفهمید که یادگیری یک زبان دوم باعث میشود باهوش تر و سالم تر شوید.
برقراری ارتباط با سایر مردم دنیا باعث میشود تا موانعی از قبیل تفاوتهای فرهنگی، کلیشهها، تبعیض نژادی و تعصب از بین برود. هر روز افراد آموزههای خود را در اختیار یکدیگر قرار میدهند و دربارۀ فرهنگ افراد دیگر میآموزند.
عمیقاً باور دارم که هر کسی در این دنیا یک زبان مشترک دارد که ماهیت درونی آن را یاد میگیریم و متوجه میشویم که چقدر به زبان درونی ما شبیه است. همۀ ما انسان هستیم و افراد کمی پیدا میشوند که بخواهند همنوعان خود را در جنگ بکشند.
آیا میخواهید پیامآور صلح در دنیا باشید؟ پس انگلیسی را یاد بگیرید و شهروند همۀ کشورها باشید!
زبان انگلیسی، گذرنامهای رو به دنیا
زبان انگلیسی گذرنامۀ شما به روی دنیاست. به کمک این زبان، موفقتر خواهید بود، میتوانید با افراد خوب آشنا و دوست شوید، فرهنگهای جدیدی را بشناسید و شهروند همۀ کشورها باشید.
ن مقاله حاصل مسافرت و اقامت در کشورهای مختلف و مصاحبت با افرادی است که زبان انگلیسی زبان دوم آنها بود. به گفتۀ آنها این هفت کار باعث شده بود که روند یادگیری شان مختل شود:
1) از صحبت کردن خجالت نکشید.
فقط یک راه برای یادگیری زبان انگلیسی وجود دارد و آنهم اینست که دهانتان را باز کنید و به انگلیسی صحبت کنید! دائماً صحبت کنید تا خوب پیشرفت کنید.
مارک توآن:
ترس برای همۀ ما وجود دارد و شجاعت یعنی مقاومت در برابر همین ترس و تسلط بر آن.
Courage is resistance to fear, mastery of fear; not absence of fear. – Mark Twain
میتوانید عذرخواهی کنید بابت اینکه نمیتوانید صحبت کنید و مثلاً بگویید که خجالت میکشید اما اینکار باعث میشود از هدفتان دور شوید یعنی تسلط در صحبت کردن به زبان انگلیسی. اصلاً مهم نیست کلمهای را اندکی بلد هستید یا تلفظ تان خوب نیست. اگر میخواهید پیشرفت کنید فقط باید صحبت کنید.
هیچوقت نگویید که نمیتوانید به انگلیسی صحبت کنید چون تکرار آن باعث میشود در آیندۀ نزدیک دیگر واقعاً نتوانید صحبت کنید. اگر باور کنید که نمیتوانید به انگلیسی صحبت کنید، مانع میشوید فکر و ذهنتان برای یادگیری تلاش کند و فرصت پیشرفت را از خودتان سلب میکنید. تنها راه پیشرفت اینست که انگلیسی را تمرین کنید و اصلاً مهم نیست که چقدر در اینکار خوب یا بد هستید.
2) از اشتباه کردن نترسید.
موقع صحبت کردن به انگلیسی نباید از اشتباه کردن بترسید. اشتباه بخشی از وجود هر آدمی است و دیر یا زود این واقعیت را قبول میکنید که شما هم مثل دیگران کامل نیستید و اشتباه میکنید. تنها راه برای اشتباه نکردن اینست که اصلاً تلاشی نکنید و اگر این رویه را پیش بگیرید، هیچوقت اشتباه نمیکنید ولی پیشرفتی هم در کار نخواهد بود.
مایکل جردن:
بیشتر از 9000 ضربه را در طول فعالیت حرفه ای ام از دست دادم. تقریباً 300 بار در بازیهای مختلف باختم. 26 بار به امید برنده شدن بازی را شروع کردم و باختم. بارها و بارها در زندگی ام شکست خوردم و همین هم علت موفقیت من است.
I’ve missed more than 9000 shots in my career. I’ve lost almost 300 games. 26 times, I’ve been trusted to take the game winning shot and missed. I’ve failed over and over and over again in my life. And that is why I succeed. – Michael Jordan
شاید این حالت کمی درو از انتظار باشد ولی باید بارها اشتباه کنید و این یعنی دارید انگلیسی صحبت میکنید و در حال پیشرفت هستید. اگر هر روز اشتباه نکنید یعنی به اندازۀ کافی انگلیسی صحبت نمیکنید. البته نباید عمداً اشتباه کنید و باید مواظب اینجور اشتباهات باشید و در نتیجه میتوانید یاد بگیرید و مهارتهایتان را ارتقاء دهید.
آخرین موردی که هنگام صحبت کردن به انگلیسی باید به آن بیشتر توجه کنید، گرامر است. برای اینکه بخواهید با کسی به انگلیسی صحبت کنید لازم نیست کاملاً به گرامر مسلط باشید. انگلیسی زبانان به این اهمیت نمیدهند که گرامرتان خوب است یا بد بلکه فقط میخواهند منظورتان را متوجه شوند و صحبت را ادامه دهند.
اگر واضح و با اعتماد به نفس صحبت کنید اصلاً مهم نیست حرف تعریف یا صفتی را اشتباه بگویید و یا ترتیب جمله را رعایت نکنید.
در بسیاری از برنامههای یادگیری زبان بر مقولۀ گرامر تأکید زیادی میشود و به مکالمه کمتر توجه میشود. عقیدۀ آنها اینست که قبل از شروع به مکالمه باید به تمامی قواعد گرامری مسلط باشید و همین امر باعث کاهش اعتماد به نفس موقع صحبت کردن میشود. این همان شنا کردن بر خلاف جریان رودخانه است. اول باید یاد بگیرید چطور صحبت کنید تا اعتماد به نفس خود را بدست آورید و بعداز اینکه به تسلط نسبی رسیدید، گرامر خود را اصلاح کنید.
هر کسی اشتباه میکند حتی خود انگلیسی زبانان. هیچ کسی هم با تسلط کامل به زبان انگلیسی به دنیا نمیآید؛ کسب این مهارت مستلزم گذشت زمان و تلاش و تمرین زیاد است. بسیاری از آمریکاییها 13 سال به مدرسه میروند و هنوز هم نمیتوانند انگلیسی را به درستی صحبت کنند.
پس از اشتباهات خود مایوس نشوید، آنها را بپذیرید و به خاطر نقش مفیدی که در یادگیری شما دارند قدرشان را بدانید!
3) به خاطر سطح زبانی خود عذرخواهی نکنید.
بعضی افراد وقتی به انگلیسی صحبت میکنند، بهخاطر سطح سوادشان در انگلیسی دائم عذرخواهی میکنند و این رفتار واقعاً آزاردهنده است. نباید کسی را به دلیل سطح زبانیاش دلخور کرد و نیز نباید به خاطر اشتباهات زبانی دیگران دلگیر و ناراحت شد.
افرادی که به خاطر سطح زبانیشان عذرخواهی میکنند اغلب انتظار دارند بهتر باشند. این دلیل کمی قابل قبول است اما به خاطر اینکه بیشتر از سطح خاصی بلد نیستید، ناراحت نباشید. کسب مهارت زبانی فرآیندی زمان بر است و نمیتوانید انتظار داشته باشید که یک شبه به این مهارت دست یابید. اگر سالها و یا حتی چند ماه است که در حال یادگیری زبان انگلیسی هستید به هر حال تلاش کردید تا به این سطح برسید پس خودتان را دست کم نگیرید.
4) از خودتان مأیوس نشوید.
شاید بعضی وقتها در یادگیری زبان انگلیسی کمی شکست بخورید و به مرحلهای برسید که نتوانید همانطوری که به زبان مادری تان صحبت میکنید، به انگلیسی هم صحبت کنید و حتی ممکن است نتوانید کلمات درستی را بکار ببرید.
تقریباً هر کسی که انگلیسی یاد می گیرد دچار این مشکلات میشود که در روند یادگیری کاملاً طبیعی است. اگر واقعاً در انگلیسی غرق شده باشید این روند فقط چند هفته طول میکشد اما اگر هفتهای دوبار سراغ انگلیسی میروید این حالت سالها طول خواهد کشید. تنها راه غلبه بر این نوع شکست، تمرین است و تمرین است و تمرین.
یادتان باشد که دلیلش این نیست که شما به اندازۀ کافی باهوش نیستید و یا انگلیسی خیلی سخت است و بدانید که برای خیلی از افراد پیش میآید. نمیتوان از این شکست موقتی فرار کرد پس به استقبالش بروید تا هرچه سریعتر این مرحله را پشت سر بگذارید.
5) اگر دیگران منظورتان را متوجه نشدند دلخور نشوید.
شاید بعضی اوقات که دارید با کسی صحبت میکنید، آن شخص متوجه منظور شما نشود. چون انگلیسی زبانان زیادی در تمام دنیا وجود دارند پس لهجههای مختلفی هم وجود دارد که بعضی از آنها را به سختی میتوان متوجه شد مثل لهجههای استرالیایی و ایرلندی.
در برخورد با افرادی که با خارجیها زیاد تعامل ندارند همچین مشکلی پیش خواهد آمد. چون این افراد همچین تجربهای نداشتند پس شاید هنگام صحبت با شما متوجه حرفهایتان نشوند. بدانید که این حالت به عدم مهارت زبانی شما مربوط نیست بلکه به این دلیل است که این افراد با خارجیهایی که لهجههای مختلف دارند هم صحبت نشدهاند.
این حالت ممکن است هنگام صحبت با افرادی که سطح زبانی پائینتر از شما دارند هم رخ بدهد. شاید خیلی از حرفهایتان را متوجه نشوند چون از واژگان پیشرفته تری استفاده میکنید. یادتان باشد که شما هم روزی در سطح آنها بودید و هیچ کسی در روند یادگیری در یک مرحله متوقف نمیشود.
6) خودتان را با انگلیسی زبانان دیگر مقایسه نکنید
بدون توجه به سطح زبانتان باید تلاش کنید تا بالاتر بروید و به هر آنچه که انجام دادهاید افتخار کنید و کاری نداشته باشید که دیگران چه فکری میکنند چون آنها این را نمیدانند که شما ساعتها تمرین کردید تا به این سطح برسید و خبر ندارند که چقدر تلاش کردید.
این بدان معنا هم هست که نباید خودتان را با دیگران مقایسه کنید. آدمها همه با هم فرق میکنند؛ یکی زودتر یاد میگیرد و دیگری باید زمان بیشتری را صرف کند. شاید یکی از دوستانتان به خاطر 3 سال زندگی در لندن بتواند انگلیسی را خیلی خوب صحبت کند ولی این دلیل نمیشود که روند یادگیری شما اشتباه باشد.
بعضی افراد از شکست دیگران لذت میبرند ولی نباید به آنها اهمیت بدهید. به جای اینکه وقت خود را تلف کنید که آنها دربارۀ شما چه فکری میکنند، همان زمان را برای پیشرفت و تمرین خود بگذارید.
7) اگر به انگلیسی خوب مسلط هستید (و یا فکر میکنید مسلط هستید) به خودتان مغرور نشوید.
انگلیسی را باید زندگی کرد نه اینکه فقط یک هدف باشد.
انگلیسی بخش کوچکی در مغز شما نیست بلکه یک روند یاگیری است که شاید کمی سخت و متناقض به نظر برسد. وقتی نهایتاً به مهارت بالا میرسید (که هر معنایی میتواند داشته باشد و در هر سطحی) نباید اینگونه فکر کنید که از قبل انگلیسی را آموختهاید چون این رویکرد، مشکلات اساسی و محدودیتهایی را ایجاد خواهد کرد که در اینجا به چند مورد اشاره میکنیم:
با این تفکر، در حال تظاهر هستید چون روند یادگیری هیچوقت متوقف نمیشود. مثل اینست که خود را عقل کل بدانید. همیشه مرحلۀ بالاتری وجود دارد و در مرحلۀ فعلی هم باید تمرین کرد. با این رویکرد، زبانآموزان تنبل میشوند. این یک واقعیت جهانی در مورد روند یادگیری است که اگر در حال رشد و پیشرفت نباشید، حتماً پسرفت خواهید کرد. این خودپسندی بیش از حد مانع شما میشود که مثل خود انگلیسی زبانان باشید. درک فرهنگی: شاید همه چیز را در مورد گرامر بدانید اما این بدان معنا نیست که به زبان تسلط دارید. باید دائماً به منبع زبان دسترسی داشته باشید (یعنی فرهنگ زبانی) چون همین فرهنگ است که شما را به آنچه که واقعا هستید سوق میدهد.
خب الان میدانید که حین انگلیسی صحبت کردن نباید این 7 کار را انجام بدهید. پس شروع کنید!
برای آموزش زبان انگلیسی از کجا شروع کنم؟ سوالی که بارها و بارها از استادان زبان پرسیده می شود! در این مقاله انتخاب های کلی شما برای آموزش زبان بررسی می شود و راه کارهایی ارائه می کنیم. یادگیری زبان کار آسانی است. مهمترین کاری که بایستی در ابتدا انجام دهید این است که تصمیم بگیرید روزانه مقداری از وقت خود را برای یادگیری زبان کنار بگذارید. برای شروع 15 الی 30 دقیقه کافی است. کم کم بهتر است این زمان را تا 60 الی 90 دقیقه افزایش دهید. اولین قدم شرکت در آزمون تعیین سطح است. با دانستن سطح کنونی زبان خود می توانید به طور آگاهانه در مسیر یادگیری زبان قدم بردارید. آغاز یادگیری شما با توجه به شرایط کاری و زندگی شخصیتان می تواند از هرکدام از روش های زیر (و یا ترکیبی از آنها) صورت بگیرد. با مطالعه ی توضیحات هر روش، بهترین مسیر یادگیری را برای خود تعیین کنید.
کلاس های گروهی مجازی (آنلاین/اینترنتی) خودآموزی (self-study) (مطالعه شخصی در خانه بدون کمک استاد) کلاس های ترمیک یا دوره ای آموزشگاه ها (حضوری) کلاس خصوصی (حضوری یا مجازی) آموزش مکاتبه ای (پکیج آموزشی + ارتباط تلفنی با استاد)
1- لاس های مجازی: منظور از آموزش مجازی استفاده از کامپیوتر، موبایل و یا تبلت جهت برقراری ارتباط اینترنتی بین زبان آموز و استاد زبان می باشد. زبان آموزان می توانند برای یادگیری زبان از دو روش همزمان و غیر همزمان و یا ترکیبی از این دو استفاده کنند. الف) روش یادگیری همزمان: (synchronous learning) به ارتباط همزمان استاد و زبان آموز از طریق نرم افزار ویدیو کنفرانس و یا نرم افزارهای کلاس مجازی با قابلیت ارتباط (chat) متنی، صوتی، ویدیویی، مکالمه جمعی، وایت برد مجازی جهت نوشتن و یا به اشتراک گذاشتن عکس، اسلاید، صفحات pdf، فایل ویدیویی روش یادگیری همزمان می گویند. نرم افزارهای مطرح با قابلیت synchronous learning عبارتند از Adobe Connect, Wiziq, Skype, WebEx, Mumble, BigBluebutton, ooVoo, CometChat برای استفاده از روش همزمان و شرکت در مکالمه صوتی یا ویدیویی می بایست حداقل سرعت اینترنت شما 256kbps باشد. البته سرعت 512kbps توصیه می شود. (با نرم افزارهای خاصی مانند mumble می توان با سرعت پایینترهم در مکالمات صوتی شرکت کرد)
ب) روش یادگیری غیر همزمان: (asynchronous learning)
در این روش ارتباط بین استاد و زبان آموز به صورت غیر همزمان و توسط LMS (سیستم مدیریت یادگیری)، وبسایت و یا نرم افزارهای دیگر انجام می گیرد. قابلیت های مورد استفاده در این روش عبارتند از انجمن (پرسش و پاسخ) ، سیستم تبادل پیام، آزمون آنلاین، دریافت کارنامه، نظرسنجی، تمارین تعاملی، ارسال ایمیل، وبلاگ و ویکی (wiki). نرم افزارهای مطرح این روش عبارتند از:
عدم نیاز به ایاب و ذهاب (ارتباط و دسترسی فقط به شکل اینترنتی)
دسترسی سریع به منابع آموزشی امکان استفاده از امکانات کلاس در هر ساعت از شبانه روز
معایب آموزش مجازی:
قطع و وصل شدن صدا و یا خروج از کلاس مجازی در صورت پایین بودن و یا نوسان سرعت اینترنت عدم دسترسی به کلاس در صورت قطع شدن برق (در صورت استفاده از کامپیوتر) 2- خودآموزی یا self-study (مطالعه ی شخصی بدون راهنمایی استاد) بسیاری از زبان آموزان به دلائل مختلف روش خودآموزی را در پیش می گیرند. در این روش ارتباط مستقیم بین زبان آموز و استاد زبان وجود ندارد و تقویت مهارت های زبان از طریق مطالعه منابع آموزشی و مشاهده یا گوش دادن به فایل های صوتی و ویدیوی صورت می گیرد. بسیاری از زبان آموزان به دنبال دانستن منابع مفید یادگیری زبان و همچنین روش های مناسب برای این امر هستند. در اینجا به طور خلاصه به این موارد اشاره می کنیم. معرفی کتاب های مناسب برای تقویت مهارت های زبان انگلیسی استفاده از نرم افزارهای آموزش زبان توسط کامپیوتر استفاده از اپلیکیشن های آموزشی برای موبایل و تبلت استفاده از سایت های رایگان آموزش زبان 3- کلاس های ترمیک یا دوره ای در آموزشگاه های زبان (حضوری) کلاس های ترمیک رایج ترین کلاس هایی هستند که در آموزشگاه های زبان برگزار می شود. تعداد زبان آموزان در این کلاس ها معمولاً بین 6 الی 20 نفر است و جلسات به صورت عادی (2 جلسه در هفته)، نیمه فشرده (3 جلسه در هفته) و فشره (4 یا 5 جلسه در هفته) تشکیل می شود. کتاب های مورد استفاده برای بزرگسالان یکی از course book های آمریکایی (American) یا بریتیش (British) است:
American: Top Notch and Summits, Four Corners, American English File, Interchange, American Headway British: English Result, English File, Cutting Edge, New Headway Plus یک نکته ی قابل توجه این است مهمترین عامل در یادگیری بهتر و پیشرفت خود شما هستید و نه کتاب! مزایای کلاس های ترمیک: تعامل بالا میان زبان آموزان (مناسب افرادی که در جمع یادگیری بهتری دارند) هزینه ی مناسب معایب کلاس های ترمیک:
اتلاف وقت و هزینه در ایاب و ذهاب از محل کار یا سکونت تا آموزشگاه هزینه ی بالای بعضی آموزشگاه ها 4- کلاس خصوصی زبان (حضوری یا مجازی) منظور کلاس های خصوصی یک تا سه نفره است که ممکن است به صورت حضوری و یا مجازی برگزار می شود. این کلاس ها مناسب زبان آموزانی است که به سبب مشغله کاری نمی توانند در ساعات مشخصی در موسسات حضور یابند و یا اینکه قصد دارند زبان انگلیسی خود را در زمانی کمتر و یا با بازدهی بیشتر تقویت کنند. مزایا:
زمانی که هر زبان آموز می تواند با استاد و دیگر زبان آموزان تعامل داشته باشد بیشتر است و این می تواند به بهبود کیفیت آموزش و یادگیری بهتر بیانجامد. استاد شرایط آموزش را با نیازهای زبان آموز منطبق می سازد. معایب: هزینه ی بالا (بین 30 تا 100 هزارتومان) برای 90 دقیقه کلاس کلاس های خصوصی آموزش زبان لنگوئج تایز 5- آموزش مکاتبه ای
یک نوع دیگر از آموزش زبان که همانند تدریس خصوصی مناسب افراد پرمشغله است. بسته ی آموزشی که معمولاً شامل کتاب و CD است برای زبان آموز ارسال می شود و او طبق برنامه ریزی از پیش تعیین شده شروع به خواندن و یادگیری می کند. به منظور تمرین صحبت کردن و همچنین رفع اشکال و پاسخ دهی به سوالات هر هفته یک تا سه مرتبه تماس تلفنی بین شاگرد و استاد برقرار می شود. در روش آموزش مکاتبه ای ارزشیابی از طریق تلفن و سوالات از پیش طراحی شده که در بسته ی آموزشی قرار دارد صورت می گیرد. مزایای آموزش مکاتبه ای: مناسب افرادی که زندگی پرمشغله ای دارند زبان آموز در هر زمانی از شب و روز می تواند به مطالعه و یادگیری بپردازد معایب آموزش مکاتبه ای: عدم تعامل حضوری با استاد و یا زبان آموزان دیگر
ن مقاله حاصل مسافرت و اقامت در کشورهای مختلف و مصاحبت با افرادی است که زبان انگلیسی زبان دوم آنها بود. به گفتۀ آنها این هفت کار باعث شده بود که روند یادگیری شان مختل شود:
1) از صحبت کردن خجالت نکشید.
فقط یک راه برای یادگیری زبان انگلیسی وجود دارد و آنهم اینست که دهانتان را باز کنید و به انگلیسی صحبت کنید! دائماً صحبت کنید تا خوب پیشرفت کنید.
مارک توآن:
ترس برای همۀ ما وجود دارد و شجاعت یعنی مقاومت در برابر همین ترس و تسلط بر آن.
Courage is resistance to fear, mastery of fear; not absence of fear. – Mark Twain
میتوانید عذرخواهی کنید بابت اینکه نمیتوانید صحبت کنید و مثلاً بگویید که خجالت میکشید اما اینکار باعث میشود از هدفتان دور شوید یعنی تسلط در صحبت کردن به زبان انگلیسی. اصلاً مهم نیست کلمهای را اندکی بلد هستید یا تلفظ تان خوب نیست. اگر میخواهید پیشرفت کنید فقط باید صحبت کنید.
هیچوقت نگویید که نمیتوانید به انگلیسی صحبت کنید چون تکرار آن باعث میشود در آیندۀ نزدیک دیگر واقعاً نتوانید صحبت کنید. اگر باور کنید که نمیتوانید به انگلیسی صحبت کنید، مانع میشوید فکر و ذهنتان برای یادگیری تلاش کند و فرصت پیشرفت را از خودتان سلب میکنید. تنها راه پیشرفت اینست که انگلیسی را تمرین کنید و اصلاً مهم نیست که چقدر در اینکار خوب یا بد هستید.
2) از اشتباه کردن نترسید.
موقع صحبت کردن به انگلیسی نباید از اشتباه کردن بترسید. اشتباه بخشی از وجود هر آدمی است و دیر یا زود این واقعیت را قبول میکنید که شما هم مثل دیگران کامل نیستید و اشتباه میکنید. تنها راه برای اشتباه نکردن اینست که اصلاً تلاشی نکنید و اگر این رویه را پیش بگیرید، هیچوقت اشتباه نمیکنید ولی پیشرفتی هم در کار نخواهد بود.
مایکل جردن:
بیشتر از 9000 ضربه را در طول فعالیت حرفه ای ام از دست دادم. تقریباً 300 بار در بازیهای مختلف باختم. 26 بار به امید برنده شدن بازی را شروع کردم و باختم. بارها و بارها در زندگی ام شکست خوردم و همین هم علت موفقیت من است.
I’ve missed more than 9000 shots in my career. I’ve lost almost 300 games. 26 times, I’ve been trusted to take the game winning shot and missed. I’ve failed over and over and over again in my life. And that is why I succeed. – Michael Jordan
شاید این حالت کمی درو از انتظار باشد ولی باید بارها اشتباه کنید و این یعنی دارید انگلیسی صحبت میکنید و در حال پیشرفت هستید. اگر هر روز اشتباه نکنید یعنی به اندازۀ کافی انگلیسی صحبت نمیکنید. البته نباید عمداً اشتباه کنید و باید مواظب اینجور اشتباهات باشید و در نتیجه میتوانید یاد بگیرید و مهارتهایتان را ارتقاء دهید.
آخرین موردی که هنگام صحبت کردن به انگلیسی باید به آن بیشتر توجه کنید، گرامر است. برای اینکه بخواهید با کسی به انگلیسی صحبت کنید لازم نیست کاملاً به گرامر مسلط باشید. انگلیسی زبانان به این اهمیت نمیدهند که گرامرتان خوب است یا بد بلکه فقط میخواهند منظورتان را متوجه شوند و صحبت را ادامه دهند.
اگر واضح و با اعتماد به نفس صحبت کنید اصلاً مهم نیست حرف تعریف یا صفتی را اشتباه بگویید و یا ترتیب جمله را رعایت نکنید.
در بسیاری از برنامههای یادگیری زبان بر مقولۀ گرامر تأکید زیادی میشود و به مکالمه کمتر توجه میشود. عقیدۀ آنها اینست که قبل از شروع به مکالمه باید به تمامی قواعد گرامری مسلط باشید و همین امر باعث کاهش اعتماد به نفس موقع صحبت کردن میشود. این همان شنا کردن بر خلاف جریان رودخانه است. اول باید یاد بگیرید چطور صحبت کنید تا اعتماد به نفس خود را بدست آورید و بعداز اینکه به تسلط نسبی رسیدید، گرامر خود را اصلاح کنید.
هر کسی اشتباه میکند حتی خود انگلیسی زبانان. هیچ کسی هم با تسلط کامل به زبان انگلیسی به دنیا نمیآید؛ کسب این مهارت مستلزم گذشت زمان و تلاش و تمرین زیاد است. بسیاری از آمریکاییها 13 سال به مدرسه میروند و هنوز هم نمیتوانند انگلیسی را به درستی صحبت کنند.
پس از اشتباهات خود مایوس نشوید، آنها را بپذیرید و به خاطر نقش مفیدی که در یادگیری شما دارند قدرشان را بدانید!
3) به خاطر سطح زبانی خود عذرخواهی نکنید.
بعضی افراد وقتی به انگلیسی صحبت میکنند، بهخاطر سطح سوادشان در انگلیسی دائم عذرخواهی میکنند و این رفتار واقعاً آزاردهنده است. نباید کسی را به دلیل سطح زبانیاش دلخور کرد و نیز نباید به خاطر اشتباهات زبانی دیگران دلگیر و ناراحت شد.
افرادی که به خاطر سطح زبانیشان عذرخواهی میکنند اغلب انتظار دارند بهتر باشند. این دلیل کمی قابل قبول است اما به خاطر اینکه بیشتر از سطح خاصی بلد نیستید، ناراحت نباشید. کسب مهارت زبانی فرآیندی زمان بر است و نمیتوانید انتظار داشته باشید که یک شبه به این مهارت دست یابید. اگر سالها و یا حتی چند ماه است که در حال یادگیری زبان انگلیسی هستید به هر حال تلاش کردید تا به این سطح برسید پس خودتان را دست کم نگیرید.
4) از خودتان مأیوس نشوید.
شاید بعضی وقتها در یادگیری زبان انگلیسی کمی شکست بخورید و به مرحلهای برسید که نتوانید همانطوری که به زبان مادری تان صحبت میکنید، به انگلیسی هم صحبت کنید و حتی ممکن است نتوانید کلمات درستی را بکار ببرید.
تقریباً هر کسی که انگلیسی یاد می گیرد دچار این مشکلات میشود که در روند یادگیری کاملاً طبیعی است. اگر واقعاً در انگلیسی غرق شده باشید این روند فقط چند هفته طول میکشد اما اگر هفتهای دوبار سراغ انگلیسی میروید این حالت سالها طول خواهد کشید. تنها راه غلبه بر این نوع شکست، تمرین است و تمرین است و تمرین.
یادتان باشد که دلیلش این نیست که شما به اندازۀ کافی باهوش نیستید و یا انگلیسی خیلی سخت است و بدانید که برای خیلی از افراد پیش میآید. نمیتوان از این شکست موقتی فرار کرد پس به استقبالش بروید تا هرچه سریعتر این مرحله را پشت سر بگذارید.
5) اگر دیگران منظورتان را متوجه نشدند دلخور نشوید.
شاید بعضی اوقات که دارید با کسی صحبت میکنید، آن شخص متوجه منظور شما نشود. چون انگلیسی زبانان زیادی در تمام دنیا وجود دارند پس لهجههای مختلفی هم وجود دارد که بعضی از آنها را به سختی میتوان متوجه شد مثل لهجههای استرالیایی و ایرلندی.
در برخورد با افرادی که با خارجیها زیاد تعامل ندارند همچین مشکلی پیش خواهد آمد. چون این افراد همچین تجربهای نداشتند پس شاید هنگام صحبت با شما متوجه حرفهایتان نشوند. بدانید که این حالت به عدم مهارت زبانی شما مربوط نیست بلکه به این دلیل است که این افراد با خارجیهایی که لهجههای مختلف دارند هم صحبت نشدهاند.
این حالت ممکن است هنگام صحبت با افرادی که سطح زبانی پائینتر از شما دارند هم رخ بدهد. شاید خیلی از حرفهایتان را متوجه نشوند چون از واژگان پیشرفته تری استفاده میکنید. یادتان باشد که شما هم روزی در سطح آنها بودید و هیچ کسی در روند یادگیری در یک مرحله متوقف نمیشود.
6) خودتان را با انگلیسی زبانان دیگر مقایسه نکنید
بدون توجه به سطح زبانتان باید تلاش کنید تا بالاتر بروید و به هر آنچه که انجام دادهاید افتخار کنید و کاری نداشته باشید که دیگران چه فکری میکنند چون آنها این را نمیدانند که شما ساعتها تمرین کردید تا به این سطح برسید و خبر ندارند که چقدر تلاش کردید.
این بدان معنا هم هست که نباید خودتان را با دیگران مقایسه کنید. آدمها همه با هم فرق میکنند؛ یکی زودتر یاد میگیرد و دیگری باید زمان بیشتری را صرف کند. شاید یکی از دوستانتان به خاطر 3 سال زندگی در لندن بتواند انگلیسی را خیلی خوب صحبت کند ولی این دلیل نمیشود که روند یادگیری شما اشتباه باشد.
بعضی افراد از شکست دیگران لذت میبرند ولی نباید به آنها اهمیت بدهید. به جای اینکه وقت خود را تلف کنید که آنها دربارۀ شما چه فکری میکنند، همان زمان را برای پیشرفت و تمرین خود بگذارید.
7) اگر به انگلیسی خوب مسلط هستید (و یا فکر میکنید مسلط هستید) به خودتان مغرور نشوید.
انگلیسی را باید زندگی کرد نه اینکه فقط یک هدف باشد.
انگلیسی بخش کوچکی در مغز شما نیست بلکه یک روند یاگیری است که شاید کمی سخت و متناقض به نظر برسد. وقتی نهایتاً به مهارت بالا میرسید (که هر معنایی میتواند داشته باشد و در هر سطحی) نباید اینگونه فکر کنید که از قبل انگلیسی را آموختهاید چون این رویکرد، مشکلات اساسی و محدودیتهایی را ایجاد خواهد کرد که در اینجا به چند مورد اشاره میکنیم:
با این تفکر، در حال تظاهر هستید چون روند یادگیری هیچوقت متوقف نمیشود. مثل اینست که خود را عقل کل بدانید. همیشه مرحلۀ بالاتری وجود دارد و در مرحلۀ فعلی هم باید تمرین کرد. با این رویکرد، زبانآموزان تنبل میشوند. این یک واقعیت جهانی در مورد روند یادگیری است که اگر در حال رشد و پیشرفت نباشید، حتماً پسرفت خواهید کرد. این خودپسندی بیش از حد مانع شما میشود که مثل خود انگلیسی زبانان باشید. درک فرهنگی: شاید همه چیز را در مورد گرامر بدانید اما این بدان معنا نیست که به زبان تسلط دارید. باید دائماً به منبع زبان دسترسی داشته باشید (یعنی فرهنگ زبانی) چون همین فرهنگ است که شما را به آنچه که واقعا هستید سوق میدهد.
خب الان میدانید که حین انگلیسی صحبت کردن نباید این 7 کار را انجام بدهید. پس شروع کنید!
اگر شما در حال خواندن این مقاله هستید پس شاید دارید زبان انگلیسی را یاد میگیرید یا حداقل یادگیری را شروع کردهاید. اما چرا میخواهید انگلیسی را یاد بگیرید؟ و چه عاملی شما را تشویق میکند تا یادگیری را ادامه دهید؟
چرا زبان انگلیسی یاد بگیرم؟
در اینجا، میخواهیم چهار راهی را معرفی کنیم که انگلیسی زندگی شما تغییر میدهد. شاید برخی از اینها قبلاً هم برای ما مشوّق بودند و شاید برخی از آنها هرگز به ذهنتان خطور نکرده است:
انگلیسی راهی برای موفقیت است. به کمک این زبان میتوانید دوستان جدیدی پیدا کنید. به کمک این زبان میتوانید فرهنگهای جدیدی را بشناسید. به کمک این زبان میتوانید در هر جایی از دنیا مقیم شوید.
1. انگلیسی راهی برای موفقیت
بسیاری از زبانآموزان برای یکی از چهار دلیل زیر انگلیسی را یاد میگیرند:
برای پیشرفت؛ برای شغلی بهتر؛ برای قبولی در امتحان؛
میتوانید حدس بزنید در لیست بالا چه دلیلی بیان نشده است؟ تمایل و اشتیاق به یادگیری.
تمایل و اشتیاق به یادگیری
تعداد کمی از زبانآموزان میتوانند بگویند دلیل اصلیشان برای یادگیری اینست که زبان را واقعاً دوست دارند. اما این مورد یکی از بهترین دلایل برای یادگیری است! پس مهم است که آموزش را با اشتیاق آغاز کنید و همین باعث میشود بیوقفه پیش بروید!
در این دنیای فراگیر توانایی برقراری ارتباط با مردم سایر کشورها بیش از پیش مهم است. امروزه هم انگلیسی مهم ترین و اولین زبان ارتباطی در دنیاست.
در بسیاری از شرکتهای بینالمللی کارکنانی که به زبان انگلیسی مسلط هستند نسبت به سایرینی که این توانایی را ندارد، از امتیاز بیشتری برخوردارند و همین امر لازمۀ مشاغل بیشتر و بیشتر است! به علاوه، بسیاری از شرکتها به افرادی که به چند زبان مسلط هستند تا 20 درصد حقوق بیشتری پرداخت میکنند.
با تسلط به زبان انگلیسی بهعنوان زبان دوم میتوانید با ایدههای بیشتری در سایر کشورها و بازارها آشنا شوید و همین باعث میشود برای شرکت، عضوی باارزش باشید.
تسلط به زبان در خوداشتغالی چه تأثیری دارد؟ به واسطۀ این توانایی با بسیاری از موقعیتهای خوب روبرو میشوید مثل تدریس خصوصی زبان، مترجمی هم زمان، ترجمه، دورۀ اَنتِرنی در پزشکی و مشاغلی در خارج از کشور.
اگر میخواهید موفقتر باشید همین بهترین دلیل برای یادگیری انگلیسی است؛ با اشتیاق یاد بگیرید تا سرسخت و خستگیناپدیر شوید!
2. آشنایی با افراد و دوستان جدید به کمک زبان انگلیسی
چه دلیل بهتری برای یادگیری انگلیسی میتواند وجود داشته باشد جز اینکه میتوانید با همۀ مردم دنیا ارتباط برقرار کنید. این بهترین مشوق من است! به کمک انگلیسی میتوانید هم در شهر خود و هم به صورت آنلاین دوستانی پیدا کنید.
چگونه؟
در یک انجمن بینالمللی عضو شوید مثل LanguageTies.com . سایر زبانآموزانی که مثل شما مشتاق پیشرفت در انگلیسی هستند شما را حمایت خواهند کرد! میتوانید از طریق چت روم یا کلاسهای مجازی با دوستانتان صحبت کنید و با یکدیگر مکالمه تمرین نمایید و از همۀ منابع مناسب در یادگیری انگلیسی بهره مند شوید.
حتی میتوانید در شهر خود با افرادی ملاقات کنید که با آنها انگلیسی را تمرین کنید. میتوانید در انجمن ما یا در سایر انجمنهای یادگیری زبان انگلیسی اعضایی را پیدا کنید که در نزدیکی شما زندگی میکنند.
3. شناخت فرهنگهای جدید به کمک زبان انگلیسی
تقریباً هر جا که میروید با انگلیسی مواجه میشوید: موسیقی انگلیسی، تلویزیون، سینما، و اخبار که دلیلش اینست که فرهنگ آمریکایی و بریتانیایی تأثیر عمیقی بر تمام دنیا گذاشته است. حتماً میخواهید از موسیقیای که دوستتان از آن لذت میبرد سر درآورید و شاید هم بخواهید ترانههایش را برای دوستان و خانواده تان ترجمه کنید. متوجه خواهید شد که افراد واقعاً از این موضوع تحت تأثیر قرار میگیرند.
کار دیگری که میتوانید انجام دهید اینست که فیلمها و برنامههای تلویزیونی را به زبان اصلی ببینید؛ در نتیجه اصلاً مجبور نیستید دوبلۀ غیرحرفهای برخی فیلمها را تحمل کنید که در آن، کلام دوبلر با حرکات دهان بازیگر هماهنگ نیست.
اگر در مسافرت بتوانید با افراد محلی آنجا صحبت کنید مسلماً خیلی بهتر میتوانید با فرهنگ محلی آنجا آشنا شوید. تصور کنید که به شهر جدیدی مسافرت کردهاید و میتوانید دربارۀ بهترین رستوران، جاذبههای دیدنی شهر و بهترین کافهها از اهالی آنجا بپرسید. اینکه خودتان جاهای جدید را تجربه کنید خیلی بهتر از اینست که فقط راهنمای آن شهر را بخوانید. اگر بخواهم به کشور جدیدی سفر کنم حتماً اصطلاحات کلیدی مربوط به زبان آنجا را یاد میگیرم!
4. شهروند همۀ کشورها به کمک زبان انگلیسی
بیاییم از معناشناسی فراتر برویم و بدانیم که یادگیری یک زبان باعث پیشرفت خودمان میشود و در نتیجه دنیای بهتری خواهیم داشت.
شهروند همه کشورها به کمک زبان انگلیسی
چگونه؟
یادگیری زبان دوم باعث میشود که زبان سوم را هم آسان تر یاد بگیریم چون به واسطۀ یادگیری زبان دوم بخشهای خاصی از مغز خوب رشد کردهاند و راهکارهای مربوط به یادگیری زبان را هم آموخته اید. هر کسی فرآیند یادگیری مختص به خودش را دارد و شما فرآیند خودتان را میشناسید و همین، شما را در سایر جوانب زندگی یاری میکند. مثلاً با مطالعه کردن میفهمید که یادگیری یک زبان دوم باعث میشود باهوش تر و سالم تر شوید.
برقراری ارتباط با سایر مردم دنیا باعث میشود تا موانعی از قبیل تفاوتهای فرهنگی، کلیشهها، تبعیض نژادی و تعصب از بین برود. هر روز افراد آموزههای خود را در اختیار یکدیگر قرار میدهند و دربارۀ فرهنگ افراد دیگر میآموزند.
عمیقاً باور دارم که هر کسی در این دنیا یک زبان مشترک دارد که ماهیت درونی آن را یاد میگیریم و متوجه میشویم که چقدر به زبان درونی ما شبیه است. همۀ ما انسان هستیم و افراد کمی پیدا میشوند که بخواهند همنوعان خود را در جنگ بکشند.
آیا میخواهید پیامآور صلح در دنیا باشید؟ پس انگلیسی را یاد بگیرید و شهروند همۀ کشورها باشید!
زبان انگلیسی، گذرنامهای رو به دنیا
زبان انگلیسی گذرنامۀ شما به روی دنیاست. به کمک این زبان، موفقتر خواهید بود، میتوانید با افراد خوب آشنا و دوست شوید، فرهنگهای جدیدی را بشناسید و شهروند همۀ کشورها باشید.